داکوتا

ساخت وبلاگ

Besmellah_03.png

tfngd.jpg

معرفی واحد تفنگدار

واحد تفنگدار ؛ پیاده نظام های مدرن اولیه که مجهز به سلاح های فیتیله ای کوتاه بودند واحد یا هنگ تفنگدار بخش مهمی از  ارتش های مدرن اولیه در قرون 18 میلادی بخصوص در اروپا به حساب می آمد . این واحد ها در اکثر موارد بدون داشتن اسب یا سواره نظام به عنوان هنگ های پیاده در ارتش های مورد نظر خود خدمت می کردند . البته در برخی از ارتش ها این واحد های نظامی دارای اسب و در قالب سواره نظام پیشرو نیز به کار گرفته می شدند .تا اواسط 1850 میلادی واحدهای تفنگدار تقریباً در اکثر ارتش های غربی آن زمان جایگزین پیاده نظام معمولی (دارای تفنگ های فیلته ای بسیار بلند بودند) شدند . واحد های تفنگدار تا ابتدای قرن بیستم یعنی تا شروع جنگ جهانی اول بصورت نمادین در ارتش امپراطوری آلمان (رایش دوم) نیز دوام داشتند .

thumb_250px-Jacob_de_Gheyn_-_Wapenhandel

تصویر یک تفنگدار هلندی که دارای یک تفنگ فیتیله ای است در سال 1608 اثر Jacob van Gheyn

اروپا

اسپانیا

در ارتش اسپانیا ، بخصوص در پوزیشن های دفاع مربعی معروف این ارتش ، شکلی از پیاده نظام مختلط که به لحاظ نظری می توانستند تا سه هزار نفر برسند (درآرایش دفاعی) ، واحد های مختلف تفنگدار ، نیزه دار و شمشیرزن قرار می گرفتند . اگر چه این آرایش دفاعی سه هزار نفری معمولا در میدان جنگ بسیار کوچکتر بود . این آرایش دفاعی در زمان خود بهترین و شکست ناپذیرترین آرایش دفاعی ممکن بود . سرمایه گذاری بر روی قدرت بدنی شمشیر زنان و توانایی های نزدیک برد نیزه داران و قابلیت های دور پرتاب تفنگداران مهمترین ویژگی شکست ناپذیری این آرایش دفاعی ارتش اسپانیا در عصر خود بود . آرایش دفاعی مربعی ارتش اسپانیا در عصر مورد استفاده خود به سبب آزادی عمل خود در این آرایش نظامی موفق ظاهر شد . که به مراتب از دیگر رقبای خود انعطاف پذیر تر و مرگبارتر بود . این آرایش دفاعی موفق تا زمان نبرد پاویا 1525 میلادی که موجب شکست دادن دشمن دیرین اسپانیا یعنی فرانسه شد توسعه داده شد .

pwzyshn_df60y_spnyyy_h.jpg

آرایش دفاعی مشهور اسپانیایی ها که در عصر خود بسیار موثر بود ، ایجاد یک لایه مربع دفاعی با نیروهای ترکیبی نیزه دار و تفنگدار

thumb_1650_-_tercio_arquebuse2.jpg

تفنگدار اسپانیایی

روسیه 

تفنگدار روسی (Streltsy) واحد پیاده نظام گارد روسیه تزاری بود ، در واحد های پیاده نظام روسیه به معنای واقعی کلمه این واحد ها تیرانداز بودند ، تفنگداران روسی از قرن 16 میلادی تا اوایل قرن 18 مسلح به سلاح گرم و تبرزین بودند،این واحد در مجموع به عنوان Strelets شناخته می شدند. واحد های تفنگدار روسی اولین بار توسط ایوان مخوف در بازه زمانی 1545 تا 1550 میلادی و با تفنگ های فیلته ای قدیمی ایجاد شد . آنها برای اولین بار در نبرد محاصره کازان در سال 1552 اولین نبرد نظامی خود را تجربه کردند . خدمت نظامی در این واحد نظامی مادام العمر و موروثی بود .

1-streltsy_wHd_tfngdr_m60rwf_rwsy.jpg

thumb_tfngdr_rwsy.jpgthumb_01_108_Book_illustrations_of_Histo

تفنگدارهای روس در سال 1674

پوشاک تفنگداران روسی عبارت بود از یک کت بلند (پالتو) و کلاه پارچی از یک رنگ متمایز که با آن برای سایر قوای نظامی پیاده روسیه قابل تشخیص می شدند . در سال 1680 میلادی از این واحد نظامی در حدود 20 هنگ در مسکو سازماندهی شدند که در مجموع به 20 هزار نفر(البته بیشتر این نیرو ترکیبی از قزاق ها و نیروهای شبه نظامی نیز بود وصرفاً تفنگدار نبودند) می رسیدند و این حدود شامل 12 درصد از کل ارتش روسیه تزاری بود .این واحد نظامی بجز پایتخت در مرزها امپراطوری روسیه نیز پادگان داشت.

حقوق تفنگداران روسی اغلب توسط دولت به خوبی پرداخت نمیشد وگاهی چندین ماه حقوق دریافتی این تفنگداران به عقب می افتاد . سرانجام دولت روسیه در سال 1550 برای حل این مشکل برای این تفنگداران مزرعه هایی برای ایجاد درآمد واگذار شد . البته پارچه برای لباس یا حتی مواد غذایی نیز گاهی به عنوان حقوق به تفنگداران روسی پرداخت می شد . حقوق یک فرمانده دسته صد نفری تفنگدار به 20 روبل در سال و یک فرمانده واحد تفنگدار تا 60 روبل در سال بود.

در اواخر قرن 17 ، تفنگداران روسی مسکو به طور فعال درگیر مبارزه برای گرفتن قدرت در بین گروه های مختلف نظامی بودند .

پس از سقوط سوفیه در سال 1689 میلادی ، دولت پتر کبیر در یک روند تدریجی شروع به وضع محدودیت هایی برای تفنگداران روس برای جلوگیری از نفوذ سیاسی این واحد نظامی در حکومت کرد . پتر کبیر به منظور مقابله با قدرت این واحد نظامی شروع به ایجاد یک ارتش منظم جدید با تفنگ های مسلح اما منظم در لباس و تجهیزات در امتداد خطوط غربی روسیه اروپا کرد . با وجود این اقدامات ، تفنگداران روسی اقدام به شورشی بزرگ در غیاب نبود پترکبیر در روسیه (در آن زمان پترکبیر در اروپا بود) کردند که شورش این تفنگداران ناکام بود . و سرانجام چهار هنگ شورشی تفنگدار روس منحل و 1200 نفر از تفنگداران روسی اعدام شدند . اموال این تفنگداران مصادره و از اشتغال در شغل نظامی در آینده نیز محروم اعلام شدند . کل سپاه تفنگدار روسی از لحاظ فنی در سال 1689 منحل شد . با این حال ، پس از متحمل شکست در ناروا در سال 1700 میلادی دولت روسیه برخی از واحد های تفنگدار روسی را به خدمت فرخواند .

تفنگداران روسی به تدریج دوباره به ارتش وارد شدند . در نهایت واحد تفنگدار روسی در سال 1720 میلادی سرانجام منحل و سپاه معروف پرئوبراژنسکی که مشهور به «محافظ تزار» بودند جایگزین این واحد شدند . با این حال واحد های تفنگدار در برخی از شهرستان ها تا اواخر قرن 18 نیز وجود داشتند .

OS4168-2.jpg

تفنگداران فرانسوی ، مشهورترین واحد تفنگداران خود به حساب می آمدند به لطف الکساندر دوما

فرانسه

واحد تفنگدار در به معنای حقیقی خود در فرانسه به خصوص در عصر لویی سیزدهم تبدیل به یک واحد تاریخی شد . در ابتدا تشکیل این واحد نظامی شاخه نظامی جهت حفاظت از خاندان سلطنتی بود . تفنگداران فرانسوی در جنگ ها هم در قالب پیاده نظام و سواره نظام شرکت داشتند . تفنگداران سلسله بوربون در نبرد  Fontenoy در سال 1745 در قالب سواره نظامی فرانسوی می جنگیدند.الکساندر دوما در اثر مشهور خود یعنی «سه تفنگدار» در قالبی رمان تاریخی به شرح تفنگداران سلطنتی لویی سیزدهم که به نوعی قهرمانان کتاب خود بودند می پردازد . در کتاب سه تفنگدار الکساندر دوما ، تفنگداران سلطنتی به عنوان یک واحد نخبه در ارتش فرانسه و به نوعی حافظ خاندان سلطنتی فرانسه نقش دارند.

thumb_Mousquetaires_du_roi.jpg

یونیفرم تفنگداران فرانسوی در سال های 1660 تا 1814

تفنگداران فرانسوی به عنوان یکی از واحد های ارتش فرانسه برخلاف توضیحات دوما درکتابش ارتباطی با محافظت از خاندان سلطنتی بوربون نداشتند . بلکه محافظت از خاندان سلطنتی فرانسه بر عهده گارد پیاده نظام سویسی بود . به علت تعلق داشتن تفنگداران به طبقات پایین تر از اشراف فرانسه خانواده طبقه عادی فرانسه فرزندان خود را برای خدمت نظامی به این هنگ ترغیب می کردند . واحد تفنگدار فرانسه بزودی شهرتی بزرگ در روح مبارزه بدست آورد زیرا تنها راه پیشرفت اجتماعی و شغلی در آن زمان برای طبقه عادی مردم این هنگ بود .

در طول سلطنت لویی سیزدهم و پس از ایجاد هنگ تفنگدار سلطنتی صدراعظم فرانسه یعنی کاردینال ریشیلیو نیز اقدام به ایجاد یک واحد محافظ برای شخص خود کرد . ریشیلیو صدر اعظم مشهور فرانسه فقط خود بزرگ بینی خود اقدام به ایجاد همچین واحد نظامی برای خود در مقابل تفنگداران سلطنتی فرانسه کرد از آن زمان تا زمان مرگ کاردینال ریشیلیو یک رقابت تلخ بین دو سپاه تفنگدار بوجود آمد کا با مرگ ریشلیو و جانشینی کاردینال مازران این کشمش ادامه دار بود تا زمان مرگ کاردینال مازران لویی چهاردهم (مشهور به خورشید) این دو سپاه تفنگدار را به خاطر اختلافات عمیق منحل و در دو هنگ سواره نظام ابقا کرد که سواره نظام تفنگدار خاکستری و سواره نظام تفنگدار سیاه مشهور شدند.

thumb_800px-Statue_d_Artagnan_Paris.jpg

بنای تاریخی در مورد تفنگداران در پاریس

لباس تفنگداران در طول تاریخ چندین بار تغییرات چشمگیری یافت ، تفنگداران اولیه ارتش فرانسه دارای یونیفرمی با شنل بلند و شلوار بزرگ و لباس بلند همراه با کلاه عریض بود .

از نظر استخدام نیز در واحد تفنگدار به شیوه قدیمی حکومت پادشاهی فرانسه در جذب سرباز برای ارتش خود بود . و اکثراً فرزندان طبقه عادی در این واحدها جذب می شدند البته اشراف نیز برای دیده شدن در چشم پادشاه به این هنگ ها جذب می شدند .

در سال 1766 لویی شانزدهم واحد تفنگداران سلطنتی را به خاطر اتلاف بودجه منحل کرد . پس از بازگشت بوربون ها به سلطنت فرانسه در سال 1814 دوباره هنگ تفنگداران سلطنتی برقرار شد . این هنگ گران قیمت و اشرافی ثابت نیز در زمان بازگشت ناپلئون از البا کاملا بی اثر بود . سرانجام پس از ترمیم دومین بار سلطنت بوربون ها هنگ تفنگدار سلطنتی در نهایت در سال 1816 میلادی منحل می شود .

thumb_tfngdr_swy27d.jpg

تفنگدار سوئدی

سوئد 

با اصلاحات وسیع گوستاو آدولف دوم پادشاه سوئد ارتش سوئد در عصر خود یعنی در قرن 17 میلادی به یکی از آماده ترین و بروز ترین ارتش ها اروپا می شود و این ارتش است که سوئد را به یکی از قدرت های قرن 17 اروپا تبدیل می کند . سبک جدید ارتش سوئد که استاندارد جدید در سراسر اروپا به شمار می آید که استفاده از تفنگ های فیتیله ای بهتر نسبت به تفنگ فیتیله ای بلند و سنگین قدیمی است . این سبک جدید براساس نوشته های آموزشی خود گوستاو و تاکتیک های انقلابی ارتش های غربی  بود .

thumb_An_heraldic_supporter__A_Pikeman_o

تفنگدار بریتانیایی

بریتانیا 

تفنگداران بریتانیایی یکی از واحد های جزئی ارتش بریتانیا به حساب می آمدند که در ایجاد بزرگترین امپراطوری در تاریخ انگلستان نقش بسزایی داشتند . پیاده نظام بریتانیا با داشتند تفنگهایی فیتیله ای کالیبر 0.75 بسیار مجهز شده بودند . و با استاندارد های زمان خود آموزش دیده بودند . آموزش این واحد های نظامی بسیار سخت و طاقت فرسا بود بطوری که سربازان واحد های تفنگدار بریتانیا با سلاح های خود زندگی می کردند . این سربازان به نحوی آموزش دیدند که میتوانستند با تفنگ های فیتیله ای زمان خود چهار بار در دقیقه شلیک کنند .آرایش مربعی بریتانیا در واحد های پیاده نظام خود هم خیلی در این زمینه مثمر ثمر بود به طوری که این آرایش دفاعی و برتری آتش به نفع آن ها در جنگ های نزدیک بر علیه دشمنانشان بود .

واحد های تفنگدار بریتانیا که مشهور به شاهین کوچک بودند در نهایت در سال 1854 از خدمت ارتش بریتانیا خارج شدند و واحد های جدیدتر با سلاح های مدرن تر جایگزین این واحد ها شدند .

pwzshyn_shlykh_ykh_tfngdr.jpg

پوزیشن شلیک یک تفنگدار با تفنگ فیتیله ای خود

آسیا

چین 

واحد تفنگدار حداقل از قرن 14 میلادی در ارتش کشور چین مورد استفاده قرار می گرفتند ، واحد های تفنگداران در سلسله های مینگ (1644-1368 میلادی) و چینگ (1644-1911) مورد استفاده ارتش کشور چین بودند . در کتابی از ژائو شزِن (Zhao Shizhen) که در سال 1589 میلادی نوشته شده است،تصاویری از تفنگدار ترکی امپراطور عثمانی با تصاویر دقیق از تجهیزات این تفنگدار به نمایش گذاشته است ، همچنین در این کتاب تصاویری از حالات مختلف شلیک تفنگداران عثمانی را برای معرفی واحد های تفنگدار اروپایی (در قرن 16 تا حتی اوایل قرن بیستم عثمانی ها بخش زیادی از شبه جزیره بالکان را در اختیار خود داشت و به نوعی حکومتی آسیایی و اروپایی به حساب می آمد) قرار داده شده است . نیدهام (needham) بر این عقیده بود که چینی ها توانستند اولین بار به نوبه خود به نوعی اولین مسلسل بدوی جهان را هم بسازند .

thumb_Ming_musketeers.jpg

تفنگداران سلسله مینگ ارتش چین

عثمانی 

واحد تفنگدار ارتش امپراطوری عثمانی که با نام ینی چری معروف بود یکی از بهترین واحد های تفنگدار بود که از سوی حکومت عثمانی در درگیری ها نظامی خود مورد استفاده قرار می گرفت، این تفنگداران مجهز به سلاح های فیلته ای کوتاه وسبک نسبت به سایرپیاده نظام های مجهز به تفنگ های فیتیله ای بلند و سنگین بودند .

f6a246dd9ead7fb706fbbd28b5346cec.jpg

تفنگداران عثمانی - ینی چری سربازهای نخبه ارتش عثمانی در دیوارهای فرو ریخته قسطنطیه 

عثمانی ها با بکار بردن این تفنگداران در جنگ های مهم نائل به فتح های بزرگی شدند ، استفاده واحد های ینی چری از تفنگ ها در تسخیر قسطنطیه (استانبول امروزی) یکی از اولین کاربرد های تفنگداران در یک درگیری نظامی در آن زمان بود . سپاه امپراطوری عثمانی با داشتن تفنگ های کوتاه و واحد ها نخبه نظامی تفنگدار توانستند در کمتر از یک قرن بر بخش بزرگی از جهان (حجاز،سوریه ،عراق ،فلسطین،مصر،بالکان و بخشی از شمال آفریقا ) حکومت کنند . همچنین ارتش عثمانی ها اولین ارتشی بود که با استفاده از توپ های بسیار بزرگ ، نوعی جدیدی از بمباران که با بمب ها آتشزا همراه بود برعلیه دشمنان خود به کار گرفتند . آنها همچنین احتمالاً اولین استفاده کننده از این نوع بمباران توپ بر روی کشتی نیز بودند.

thumb_800px-A_Mughal_Infantryman.jpg

تفنگدارهندی

هندوستان

تفنگ های فیتیله ای بخش جدایی ناپذیری از واحد های نظامی ارتش هند بود که در زمان حکومت مغول ها در قالب سلسله گورگانی به هندی ها معرفی شدند . واحدهای تفنگدار برتری مهمی برای دفاع دربرابر فیل های جنگی بودند ، که در زمان حکومت گورگانی ها برعلیه ارتش های هندی استفاده می شده است . آتش تفنگ های فیتیله ای سد آتشی بزرگی بر علیه اسب ها و فیل های هندو ها بودند . در طول قرن 17 و 18 میلادی صنعت تفنگسازی در هند بسیار گسترش یافت . به طوری که در طول این قرن ها بصورت منظم تفنگ سازهای هندی مشغول ساخت تفنگ و برخی سلاح های ترکیبی بودند .

منبع :

 https://en.wikipedia.../wiki/Musketeer

ترجمه و اقتباس ، عادل خدرخوجه

فقط برای میلیتاری 

ویرایش شده توسط adelkhoje 11 مه 2016 - 08:58 .

داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 584 تاريخ : شنبه 25 ارديبهشت 1395 ساعت: 20:47

به نام خداوند جان و خرد

موارد مندرج خیلی ساده هست و فکر کنم در درک (نوع تجهیزات) و مطالعه اش مشکلی نباشه (مواردی مثل رادار کنترل اتش ، سیستم پشتیبانی الکترونیک ، توپ و دیگر اجزای مهم شناورهای رزمی درج شده) در هر حال اگر نیازی به توضیح هست بپرسید ضمن اینکه کلاس هر شناور هم ذکر شده

thumb_burke-infographic12.jpg

thumb_eq8VTni.jpg

thumb_ZpMqUt9.jpg

thumb_yadXB11.jpg

thumb_UnaSDan.jpg

thumb_Sxl3Zpm.jpg

thumb_R17dEx1.jpg

thumb_QVzN0Rk.jpg

thumb_QkPNTX0.jpg

thumb_PwjVI.jpg

thumb_mU971bZ.jpg

thumb_Machitis.jpg

thumb_j41iPzN.jpg

thumb_IZKMXGN.jpg

thumb_Holland_class_new.jpg

thumb_hcu6Akj.jpg

thumb_H2gzeCQ.jpg

thumb_Guaiqueri2Bnew.jpg

thumb_FJ3r4X7.jpg

thumb_enKGjiS.jpg

thumb_Chile_M.jpg

thumb_aw9zc5v.jpg

thumb_AgBPx80.jpg

thumb_7694c6988dc979bb531b3fe321348c0d.j

thumb_Dost_class.jpg

در مورد اینفوگرافیک :

http://infographics....نفوگرافیک-چیست؟

در صورتی که اقایان تصویر یا تصاویر غیر تکراری و بعضا بهتری هم در اختیار دارند کم لطفی نکنن و قرار بدن (یک کلام در تکمیل تاپیک کمک کنید)


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 269 تاريخ : شنبه 25 ارديبهشت 1395 ساعت: 20:47

داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 239 تاريخ : يکشنبه 19 ارديبهشت 1395 ساعت: 12:12

بسم الله الرحمن الرحیم
ساعت حدودا هشت صبح پنجم ژوئن 1967 غرش هواپیماهای اسرائیلی بر فراز پایگاه های هوایی نوید شروع جنگی دیگر بین اعراب و رژیم صهیونیستی اسرائیل را می داد. تا هنگام ظهر دامنه حمله به پایگاه های هوایی سوری ها و اردنی ها نیز رسیده بود و در همین زمان در حدود 450 هواپیما از دارایی های اعراب از بین رفته بود و 18 پایگاه هوایی آنها نیز از کار افتاده بود. مهم نبود که جنگ چند روز دیگر طول بکشد چون برای اعراب دیگر چیزی به نام نیروی هوایی وجود نداشت و همه مقاومت های زمینی آنها در برابر ارتش اسرائیل توسط برتری مطلق هوایی سرکوب می شد. اما برای پاسخ به این سوال که چگونه اسرائیل توانست نیروی هوایی اعراب را در مدت کوتاهی از بین ببرد باید به گذشته ای نسبتا دورتر نظر انداخت.
Sinai-Airstrike-8.jpg
بمبارن پایگاه هوایی مصری در صحرای سینا در صبح پنجم ژوئن 1967
از سال 1953 برای اسرائیل مشخص شده بود که نیروی هوایی این رژِم از نظر عددی در مقابل اعرابی مانند مصر، سوریه، اردن و عراق در موضع ضعف شدید قرار دارد. تنها مصر 50 درصد بیش از اسرائیل هواپیما در اختیار داشت. از سال 1960 برنامه عملیاتی ارتش اسرائیل بر این اصل بنا شده بود که در یک عملیات همزمان به تمام پایگاه های اعراب در برد هواپیماهای اسرائیلی حمله شود. مبنای اولیه این طرح نیز حملات غافلگیرانه هوایی جنگ جهانی دوم و به خصوص حمله به پرل هاربر توسط ژاپن بود. با مشخص شدن وضعیت برای فرماندهان اسرائیلی فرمانده شاخه عملیات های IAF به نام رافی هار-لو و یکی از فرماندهان برجسته نیروی هوایی به نام رافی سیورون کار برای طرح نقشه عملیات تمرکز (Operation Focus) به منظور از بین بردن پایگاه های هوایی اعراب آغاز کردند.
اساس این طرح بر پایه هم اطلاعات عمومی مانند جابجایی و فعالیت های دوره ای اسکادران های اعراب و همچنین مخصوصا بر اطلاعاتی مانند ضخامت دقیق باندهای پروازی و طراحی پایگاه ها بود که برای نقشه آنها بسیار اهمیت داشت. طراحی نقشه از سال 1963 آغاز شد و به مرور زمان و با رسیدن اطلاعات جدیدتر از منابع اطلاعاتی انسانی و شناسایی محیطی بروزرسانی می شد. عملیات تمرکز بر اساس دو ضعف عمده که در بسیاری از نیروهای هواییآن زمان وجود داشت طراحی شده بود. مورد اول عبارت بود از این نکته که همه هواپیماها در زمان های غیر پروازی بر روی زمین باز و بدون حفاظ مناسب قرار داشتند و مورد دوم نیز این بود که بین زمان های پروازی زمان زیادی طول می کشید که هواپیماها بر روی زمین قرار داشتند.
یکی از نقاط کلیدی این نقشه انهدام باندهای پروازی قبل از پرواز هواپیماهای مصری بود. محققان عملیاتی اسرائیلی از ابتدای 1964 دریافتند که  بمباران معمولی برای انهدام باند باید محل های اتصال خزشراه ها را هدف قرار دهد تا بتوان چندین خزشراه متصل به هم را از کار انداخت. با این حال آنها برای هدف قرار دادن دقیق محل اتصال خزشراه ها شانس کمی را قائل بودند.  به همین دلیل آنها این مسئله را در طرح عملیاتی گنجاندند که هر هدف باید بارها و بطور گسترده بمباران شود. این امر محتاج به کار گیری هواپیماهای بیشتری برای این کار بود. برای همین منظور تمامی هواپیماهای قابل استفاده برای این منظور در طرح این عملیات قرار گرفتند و بنا شد تا هواپیماها بعد از پایان یافتن مهمات بلافاصله به پایگاه اصلی برگشته و با تجدید مهمات و سوخت به هدف بعدی بپردازند. این امر بطور معمول تا چندین ساعت طول می کشید ولی با تمرین های بسیار این مورد به حدود 8 دقیقه رسید (برای نیروی هوایی ارتش مصر در آن زمان این مورد تا 8 ساعت نیز طول می کشید). تمرین های زیادی با خزشراه های مصنوعی و فرودگاه های دست ساخته توسط خلبانان نیروی هوایی اسرائیل انجام شد.
به دلیل آنکه گیرانداختن هواپیماهای اعراب بر روی زمین نقطه حیاتی این نقشه بود اسرائیلی ها و فرانسوی ها ( پیش از آنکه جنگ شش روزه باعث شود شارل دوگل سیاست حمایت از اسرائیل را کنار بگذارد فرانسه متحد درجه اول اسرائیل در مسائل نظامی بود) به طور همزمان و با همکاری با هم درصدد ساخت نوع جدیدی از بمب بودند که مخصوص نابودسازی باندهای پروازی پایگاه های هوایی طراحی شده بود. بعد از رهاسازی آن راکت اولیه به عنوان ترمز برای کاهش سرعت مهمات عمل می کرد تا زاویه مناسب برای نفوذ بیشتر در عمق بدست بیاید. سپس راکت دوم عمل می کرد و شش ثانیه بعد از نفود، چاشنی موجود در بمب عمل می کرد تا حداکثر خسارت به باند وارد شود. این روش از انفجار بمب های معمولی تاثیر بسیار بهتری بر روی باند داشت. صنایع نظامی اسرائیل (IMI) طرف اصلی برای ساخت این سلاح بود.
thumb_Durandal_Mirage.jpg
تصویری از یک هواپیمای Mirage III فرانسوی در حال رها کردن بمب ضد باند دوراندال
هواپیمای حامل این بمب های جدید باید 18 پایگاه را در مصر، شش پایگاه را در سوریه و دو پایگاه را در اردن هدف قرار می داد. به محض اینکه خزشراه از بین می رفت بقیه نیروی تهاجمی می بایست به شکار هواپیماهای روی زمین مانده به وسیله راکت ها و مسلسل های خود هواپیما می پرداخت.
در ابتدای ژوئن 1967 با بستن تنگه تیران توسط مصر به روی کشتی های اسرائیلی و خروج صلحبانان سازمان ملل از سینا اسرائیل به طور مخفی وضعیت تهاجمی به خود گرفت. در ایتدای صبح 5 ژوئن 1967 فرمان حمله بدین صورت از سرفرماندهی نیروهای اسرائیلی صادر شد: عملیات تمرکز (Moked) را اجرا کنید.
یکصدو شصت هواپیما در موج اول حمله از روی زمین برخواستند. رادارهای اردنی توانستند نیروی تهاجمی را شناسایی کنند ولی به تصور اینکه این هواپیماها متعلق به ناوگان ششم دریایی ایالات متحده در منطقه می باشند آن را نادیده گرفتند. در ساعت 7:45 صبح هواپیماهای مصری بعد از یک گشت زنی در آسمان نزدیک به مرزهای اشغالی به پایگاه خود برگشته بودند و فرود آمده بودند. خدمه تعمیر و نگهداری و خلبانان هواپیماها در حال انجام پروسه دوره ای و صرف صبحانه تا پیش از آغاز دور جدید گشت زنی ها بودند. در همین زمان اسرائیلی ها سر رسیدند و حمله را آغاز کردند. هر هواپیمایی که بمب های جدید را به باند پروازی روانه می کرد بلافاصله با دور زدن باند به شکار هواپیماهای گیرافتاده می پرداخت از بخت بد مصری ها (و یا با اطلاع اسرائیلی ها از این موضوع) سرفرماندهی مصری ها با نام فیلدمارشال عبدالحکیم عامر در آن زمان سوار بر یک هواپیمای مسافربری IL-28 قرار داشت و از ترس اینکه هواپیمای او مورد اصابت قرار گیرد استفاده از پدافند هوایی را در مسیر پروازی خود ممنوع کرده بود. هواپیمای او بعد از فرود در شرایط بمباران توسط اسرائیلی ها شناسایی شد ولی اسرائیلی ها ترجیح دادند به شکار هواپیماهای نظامی بپردازند. در طول شش ساعت بعد با از دست رفتن ده درصد از نیروی حمله کننده اسرائیلی تقریبا نیروی هوایی مصر سوریه و اردن به طور کامل نابود شد.
thumb_226.jpg
thumb_876d2d89e8c2ddbeb2c4d6a3eb08a4f0.j
thumb_3539003834.jpg
thumb_e48d9e298c2bc6d57b6e83f45fc98a79.j
تصویر حمله هوایی اسرائیل به پایگاه های هوایی اعراب بعد از انهدام باندهای پروازی
همانطور که مردخای (موتی) هود فرمانده نیروی هوایی اسرائیل قبل از حمله بیان می کرد یک هواپیمای جت با آنکه مرگ آورترین سلاح در آسمان است ولی در روی زمین بسیار بی فایده است.
thumb_16966.jpg
مردخای هود فرمانده وقت نیروی هوایی اسرائیل
عملیات تمرکز یک قمار موفق بزرگ بود. اسرائیلی ها تقریبا تمامی هواپیماهای خود را برای حمله اولیه در نظر گرفته بودند و تنها 12 جنگنده برای دفاع از تل اویو باقی مانده بود. این موضوع تا مدت ها به طور روشن از طرف فرماندهان ارتش برای سیاستمداران بیان نشده بود.
بمب های سوراخ کننده باند در یک نمایشگاه نظامی در سال 1971 توسط شرکت تسلیحاتی فرانسوی ماترا با نام دوراندال (Durandal) (یک شمشیر افسانه ای فرانسوی) به همگان شناسانده شدند. دوراندول با بمب هایی که در سال 1967 توسط اسرائیل استفاده شده بود تفاوت هایی داشت بطور مثال به جای استفاده از راکت برای ترمزگیری اولیه از چتر برای همین منظور استفاده شد. این یک فرضیه اشتباه است که اولین استفاده از دوراندال را در سال 1967 بدانیم چرا که تکامل آن بمب ها در سالیان بعد منجر به ساخت دوراندال معرفی شده در سال 1971 شد. دوراندال از سال 1977 برای استفاده توسط نیروی هوایی فرانسه برگزیده شد و از سال 1982 نیز توسط نیروی هوایی ایالات متحده برای جنگنده های F-111 انتخاب شد. بعد از مدتی این سلاح برای جنگنده بمب افکن F-15E مکدانل داگلاس نیز انتخاب شد و نام اختصاصی BLU-107 را بر خود گرفت و در طول عملیات طوفان صحرا نیز به طور موثری استفاده شد. 
thumb_1-matra-durandal.jpg
thumb_F-111_with_Durandal.jpg
بمب های دوراندال زیر بالهای F-111 (تصویر پایین) F-15E (تصویر بالا)
منابع:
جهت شادی ارواح طیبه شهدای گمنام صلوات

داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 227 تاريخ : جمعه 17 ارديبهشت 1395 ساعت: 17:14

Besmellah_03.png

jm_bookcover_pahlavisword-682x1024.jpg

ساواک شمشیر پهلوی ، اشاره به جنایت های بی شمار این ارگان امنیتی در طول سلطنت پهلوی دوم داره

در این تاپیک قصد دارم به معرفی سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور ایران در دوران پهلوی اول و دوم وهمچنین نقش و وظیفه این ارگان های امنیتی و اطلاعاتی دوران سلطنت پهلوی ها بپردازم ، قبل از هرچیزی به معرفی تاریخچه سیستم اطلاعاتی کشور در دوران پهلوی بپردازم سپس به معرفی تک تک ارگان های اطلاعاتی در دوران پهلوی دوم مثل دفتر ویژه اطلاعات (مغز سیستم اطلاعاتی پهلوی دوم) ، سازمان امنیت کشور (ساواک) و نقش و وظیفه ایکه این ارگان ها در زمان زمامداری پهلوی دوم داشتند بپردازم ، امیدوارم مورد قبول دوستان قرار بگیره.

در ابتدای دوران سلطنت پهلوی «اطلاعات» به معنای خاص آن یعنی کسب خبر از کشورهای هدف (اطلاعات خارجی)، مفهومی نداشت و رضا خان همه چیز را از «نظمیه» که بعداً شهربانی نام گرفت ، می خواست . فعالیت های ضدبراندازی و ضد جاسوسی نیز برعهده شهربانی بود و شهربانی نیز اصولاً برای چنین کاری سازمان نیافته بود . لذا امنیت داخلی فقط برپایه اقتدار فردی رضا خان و رعب و وحشت استوار بود . در زمینه اطلاعات خارجی نیز سفارت خانه های ایران در کشورهای هدف ، از طریق وزارت خارجه مسائل را به اطلاعات رضا خان می رساندند .

در ستاد ارتش نیز رکن 2 هم وظیفه اطلاعات و هم وظیفه ضد اطلاعات را انجام می داد . درلشگرها ، رکن 2 وجود داشت که می بایست وظیفه ضد اطلاعات را انجام دهد ، ولی کار آن به کسب اطلاع از وضع لشگر ، مثلاً دربراه وضع لباس سرباز و وضع آشپزخانه و .... محدود بود و نام این ها را «کسب اطلاعات» می گذارد .رکن 2 لشگر گزارش خود را به فرمانده لشگر می داد و نه به رکن 2 ستاد ارتش و وظیفه یی که «ضد اطلاعات» خوانده می شد و وظیفه اصلی شان بود عملاً انجام نمی گرفت .

این وضع ادامه داشت تا زمانی که افسران فرانسوی طی چند دوره در دانشگاه جنگ تدریس کردند و و وظیفه رکن 2 واحد های نظامی را مشخص نمودند و «اطلاعات» و «ضد اطلاعات» به مفهوم علمی آن را آموزش دادند و روشن نمودند که منظور از «اطلاعات» کسب اطلاع از زمین، استعداد و کلیه اطلاعات مربوط به دشمن است که باید برای اخذ تصمیم (دفاع ، حمله و امثالهم) به فرمانده گزار شود و علاوه بر آن باید «ضد اطلاعات» را هم باشد که عمل ضد جاسوسی در واحدها و نیز وظیفه حفاظت پرسنل ، اماکن و اسناد را انجام دهد . هرچند پس از این آموزش ها ضد اطلاعات مرکزی و ضد اطلاعات واحد ها تشکیل شد و از اطلاعات تفکیک شد و رکن 2 همان وظایف قبلی خود را انجام می داد .

rezakhan.jpg

رضا خان موسس سلطنت پهلوی

بنابراین ، عملاً در دوران پهلوی اول کشور فاقد یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی بود و این وضع تا تسلط آمریکایی ها بر ایران (پس از کودتای 28 مرداد 1332) وجود داشت پس از کودتای 28 مرداد سال 1332 ، که آمریکایی ها با قدرت تمام وارد صحنه شدند و تصمیم گرفتند که ایران را به عنوان پایگاه اصلی خود در منطقه حفظ کنند ، در درجه اول به ایجاد دستگاه ضد اطلاعات ارتش و تقویت آن در درجه دوم به تاسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) پرداختند . طبیعی بود که اگر ایران می بایست پایگاه اصلی آمریکا در منطقه باشد ، به یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی قوی نیاز داشت ، مضافاً این که در شمال آن رقیب اصلی آمریکا ، یعنی شوروی کمونیستی ، با حضور خود این پایگاه غرب را تهدید می کرد . علاوه بر آن تاسیس دستگاه اطلاعاتی ایران توسط آمریکا به ان این امکان را می داد تا تسلط کامل خود را تامین کند و نفوذ خود را در ایران عمق بخشد .

توجه آمریکایی ها در درجه اول معطوف به ضد اطلاعات ارتش بود و آن ها با کار فراوان ، ضد اطلاعات مرکزی ، ضد اطلاعات نیروهای سه گانه و واحدهای آنها را ایجاد کردند . اگر ارتش برای خود اداره اطلاعات اداره دوم را ایجاد کرد بر اساس نیاز بود و نه تشویق آمریکایی ها که فقط به ضد اطلاعات توجه داشتند !

از زمان سلطه آمریکایی ها بر ارتش تا انقلاب ، کار رکن 2 لشگرها هم که کار اطلاعاتی بود ، به همان کسب اطلاع از وضع سرباز خانه ها خلاصه می شد ، که به فرمانده لشگر گزارش می دادند . علت این بود که چون جنگی در کار نبود ، رکن 2 عملاً بیکار بود خود را با جمع آوری اطلاعات از پادگان سرگرم می کرد و تنها در تمرینات و مانورها به وظایف خود می پرداخت . در این دوران است که رکن 2 ارتش ، «اداره دوم» خوانده شد و قمت های اطلاعات و ضد اطلاعات را در برگرفت . در ژاندارمری ، چون از سابق رکن 2 وجود داشت ، به اداره اطلاعات ، رکن 2 می گفتند ، که با ضد اطلاعات ژاندارمری متفاوت بود .

rtshbd_frdwst.jpg

ارشتبد فردوست ، رئیس دفتر ویژه اطلاعات در دوران پهلوی دوم

از میان روسای اداره دوم ارتش بنا به گفته ارتشبد فردوست سپهبد برومند بر حرفه خود تسلط داشت و قسمت اطلاعات اداره دوم را هدایت می کرد . در ژاندارمری سپهبد افشانی (رئیس ضد اطلاعات) تسلطی نداشت ، ولی سرلشگر بیت اللهی (رئیس رکن 2) به کارش مسلط بود . سرتیپ تاج بخش از مسلط ترین افرادی بود که در حرفه فوق دیده شد و تا حدودی هم سرلشگر قاجار که هردو ریاست ضد اطلاعات ارتش را به عهده داشتند .

تاج بخش از لحاظ جسمانی ورزیده بود و اعصاب بسیار قوی داشت . وی علاقه فراوانی به کارهای ضد اطلاعاتی داشت و مهره مورد علاقه آمریکایی ها بود و لذا از همان موقع او را تحت پوشش قرار دادند و نشان کردند . تاج بخش دانشگاه جنگ و دوره عالی ضد اطلاعات را طی کرد و بلافاصله رئیس ضد اطلاعات ارتش شد و طبق راهنمایی آمریکایی ها عمل می کرد . برای همه مقامات عالی ارتش یک پرونده تشکیل داده و در کشوی میز خود نگه می داشت ، تا در موقع لزوم از آن استفاده کند و تمام مقامات عالی ارتش تلاش می کردند که خود را به او نزدیک کنند تا از خطر او مصون بمانند .

طبق مصوبه ی کمیسیونی که ریاست آن با ارتشبد فردوست بود ، مقرر شده بود که اگر شبکه یی کشف شود و در آن حتی یک فرد نظامی (حتی درجه دار) باشد ، صلاحیت رسیدگی این پرونده با ضد اطلاعات ارتش باشد . این مصوبه همیشه رعایت می شد و لذا پرونده های زیادی به ضد اطلاعات می رفت . ارتباط تاج بخش با آمریکایی ها فوق تصور بود و او پس از مدتی به ظاهر تقاضای بازنشستگی کرد و به آمریکا رفت .

پس از ضد اطلاعات ارتش ، دومین ارگانی که توسط آمریکایی ها ایجاد شد و مورد توجه آنان قرار داشت ، ساواک بود .

شورای عالی هماهنگی

وجود یک ضد اطلاعات مقتدر در ارتش و یک سازمان امنیت متنفذ و قوی هرچند نیزآمریکایی ها را براورده می کرد ، ولی به اطلاعات و امنیت کشور پاسخ نمی داد و کار در اساس با دوران پهلوی اول تفاوتی نداشت . حفظ رژیم محمد رضا و به تبع پایگاه غرب در منطقه ، منوط به ایجاد نظام اطلاعاتی و امنیتی در ایران بود . به علاوه ، انگلیسی ها نیز نمی توانستند از همه امکانات خود در ایران صرف نظر کنند و ان را دربست در اختیار آمریکایی ها قرار دهند و در سازمان جدید اطلاعاتی و امنیتی ایران سهم و نقش می خواستند .

لذا ، به دنبال تمهیداتی موافقت محمدرضا را ، در سفر اردیبهشت 1338 او به لندن ، جلب کردند و به دنبال آن فردوست با ماموریت تاسیس « دفتر ویژه اطلاعات» به انگلستان رفت .در انگلستان وی با سازمان اطلاعاتی آن کشور آشنا شد و مقرر شد که مطابق همان سیستم دستگاه  اطلاعاتی و امنیتی ایران را سازماندهی شود . بنابراین ، مفهوم نظام اطلاعاتی و امنیتی کشور تنها در اواخر  سال 1338 و با تاسیس «شورای عالی هماهنگی» و «دفتر ویژه اطلاعات» مطرح شد .

فردوست در بازگشت به ایران ، طبق الگوی انگلستان ، به سازماندهی پرداخت . به افسران منتخب خود آموزش کامل داد . وسایل کارآماده شد و پس از 3 ماه «دفتر ویژه اطلاعات» شروع به فعالیت کرد .

طبق الگوی انگلیس ، ظاهراً ارگان مشابه «کمیته مشترک اطلاعاتی» (J.I.C) را نیز با نام «شورای امنیت کشور» تشکیل داد و با تصویب محمد رضا مقرر شد که جلسات آن به طور هفتگی در ساختمانی درون محوطه کاخ مرمر ، که آن را محل کار اداره دوم ارتش کرده بود ، تشکیل شود . شاه شرکت وزراء را در ارگان فوق منع کرد و اولین جلسات با ترکیب زیر تشکیل شد :

1.رئیس اداره دوم ارتش (سپهبد حاج علی کیا)

2.رئیس ساواک (سپهبد تیمور بختیار)

3.رئیس شهربانی کل کشور (سپهبد مهدی قلی علوی مقدم)

4 فرمانده ژاندارمری کل کشور

5.رئیس «دفتر ویژه اطلاعات» و دبیر شورا (ارتشبد فردوست)؛

به علت وجود بختیار و کیا ، کار شورا از همان آغاز به مشکل برخورد کرد . بختیار در اکثر جلسات حاضر نمی شد و اگر هم حضور می یافت سخنانش جنبه دستور داشت ، به مخالفین نظرات خود ناسزا می گفت و اکثراً جلسه را به حالت قهر ترک می کرد . خلاصه جلسات «شورای امنیت کشور» جلسات مشاجره و فحاشی بود . محمد رضا ، بختیار و کیا را بازنشست کرد . ظاهراً کیا فدای بختیارشد  و او را بازنشسته کرد تا نگویند چرا تنها بختیار را بازنشسته کرده ای ، البته برکناری بختیار فقط به خاطر جلسات شورا نبود ، مدت ها بود که محمد رضا دنبال بهانه می گشت و جلسه شورا این بهانه را به دست او داد. به هرحال پس از آن به جای کیا ، سپهبد کمال و به جای بختیار ، لشگر پاکروان عضو شورا شدند . پاکروان اکثراً در جلسات حضور نمی یافت و به جای خود علوی کیا را می فرستاد که بی اشکال بود . مدت کوتاهی بعد علوی کیا به علت سواستفاده برکنار و فردوست به عنوان قائم مقام ساواک جایگزین او شد . سپس پاکروان نیز کنار رفت و نصیری رئیس ساواک شد . ولی به هرحال ، جلسات «شورای امنیت کشور» با شرکت همان مقامات ادامه داشت .

mHmd_rD.jpg

محمد رضا پهلوی آخرین شاه سلسله پهلوی

این جلسات به هیچ وجه آن چیزی که انگلیسی ها آموزش داده و انتظار داشتند ، نبود . مطلب مهمی در آن مطرح نمی شد ، علت آن بود که اعضای شورا همه با محمد رضا ملاقات داشتند و ترجیح می دادند که مسائل خود را مستقیماض با محمد رضا مطرح کنند . روسای ساواک ، اداره دوم ، شهربانی و ژاندارمری هر یک هفته ای 2 بار هر روز حق ملاقات با محمد رضا داشتند. در نتیجه همه مسائل با محمد رضا مستقیماً حل و فصل می شد.دولت گزارشی به دفتر می فرستاد و ارگان های اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی هم چیز جدیدی برای گفتن نداشتندو این ماجرا تا سال 1349 ادامه داشت . بنابراین ، تا سال 1349 در ایران عملاً نظام اطلاعاتی و امنیتی هماهنگ تحقق نیافت و هرنظام و هماهنگی اگر بود توسط محمد رضا بود و نه ارگان مسئول و متخصصی.

با جدی گرفتن محمد رضا در مورد شورای امنیت کشور و اهمال کاری اعضای شورا تغییرات زیر ایجاد شد :

1.به ترکیب شورای قبلی رئیس ستاد ارتش نیز اضافه شد و عملاً نام آن از «شورای امنیت کشور» به «شورای هماهنگی» تغییر کرد و به «شواری هماهنگی رده یک» شهرت یافت .

2.شورای جدیدی با نام «شورای هماهنگی رده دو» با شرکت مقامات رده 2 ارگان های اطلاعاتی و امنیتی و انتظامی تشکیل شد .

3.محل تشکیل جلسات هر دو شورا و مسئولیت آن (مانند سابق) با «دفتر ویژه اطلاعات» بود

4.مقرر شد که «شورای امنیت کشور» تنها در موارد خاص به دستور و به ریاست محمد رضا در کاخ تشکیل شود.

بدین ترتیب فردوست «شورای هماهنگی رده دو» با ترکیب زیر تشکیل داد :

1-مدیر کل سوم ساواک

2.مدیرکل هشتم ساواک

3.رئیس اداره اطلاعات ارتش

4.رئیس ضد اطلاعات ارتش

5.رئیس اطلاعات شهربانی

6.رئیس ضد اطلاعات شهربانی

7.رئیس رکن 2 ژاندارمری

8.رئیس ضد اطلاعات ژاندارمری

9.افسر«دفتر ویژه اطلاعات» و دبیر شورا

فرد فوق از میان افسران دفتر ویژه اطلاعات انتخاب شد و ثاب ماند و هیچگاه تغییر نکرد.

در جلسه افتتاحیه شورای هماهنگی رده دو فردوست دستورات محمد رضا را ابلاغ کرد ، توجیحات لازم را نمود و به اشکالات اعضا ء تماماً پاسخ داد و افزود که هر مقامی نظامی از هر درجه و مقام اعم از فرمانده لشگر و ... را می توانید به جلسه احضار کنید و او موظف به حضور در جلسه و پاسخگویی است . هرمقام غیر نظامی ، ولو وزیر و هر استاندار را می توانید احضار کنید . بدین ترتیب ، هر هفته ، شنبه ها جلسات هماهنگی تشکیل می شد؛ شنبه هفته اول جلسه رده یک و شنبه هفته دوم جلسه رده دو ، صورت جلسات برای شاه ارسال می گردید و دو نسخه به طور غیر رسمی توسط سفارت های آمریکا و انگلیس اخذ میشد ولی باز اعضاء مطالب مهم را اول به محمد رضا می گفتند و سپس در شورا مطرح می کردند . که دیگر فاقد اهمیت شده بود .

جلسات «شورای هماهنگی رده دو» با نظم خاص و با شرکت تمام اعضاء در دفتر تشکیل می شد و به حدی در ریز مسائل وارد می شد که تصور می رود همه مسائل امنیتی کشور را در بر می گرفت. تصمیمی که در هرجلسه اتخاذ می شد باید توسط مقام مسئول عضو شورای رده دو اجرا می گردید و نتیجه اجرا در جلسه بعد مطرح می شد . وگرنه مقام فوق برای بار اول توسط شورا مواخذه می شد و برای بار دوم به اطلاع ارتشبد فردوست می رسید. صورت جلسات 6 ماهه شورای رده یک و شورای رده دو در دفتر ویژه اطلاعات نگهداری می شد.

SAVAK-logo-PMS871.png

سازمان امنیت کشور (ساواک) 

به طور کلی تغییراتی را که پس از 28 مرداد 1332 (و در واقع از سال 1335) در دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی کشور رخ داد و با هدایت و نقش سرویس ها اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و انگلیس و سپس با مساعدت های سازمان اطلاعاتی اسرائیل به سمت ایجاد یک سیستم اطلاعاتی و امنیتی پیش رفت ، می توان به شرح زیر خلاصه کرد :

1.عملکردهای ضدبراندازی و ضد جاسوسی از شهربانی گرفته و به ساواک داده شد . درنتیجه اداره کل سوم ساواک مسئول ضد براندازی و اداره کل هشتم ساواک مسئول ضد جاسوسی گردید . در این دوران شهربانی فقط مسئول ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون سازمان خود بود . بعدها اداره اطلاعات شهربانی مسئول جمع آوری اخبار شد و اداره ضد اطلاعات شهربانی مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون شهربانی گردید.

2.اطلاعات غیرنظامی (گرداوری اطلاعات غیرنظامی از کشورهای هدف) از رکن 2 ستاد ارتش گرفته شد و به اداره کل دوم ساواک محول گردید ، ولی رکن 2 کماکان مسئول گردآوری اطلاعات نظامی از کشورهای هدف از طریق وابستگان نظامی بود . در ساواک ، اداره کل هفتم مسئول بررسی اطلاعات جمع آوری شده توسط اداره کل دوم ارتش (همان رکن 2) بود .

3.رکن 2 ژاندارمری نیز ارتش تفکیک شد و مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون سازمان خود گردید . بعدها نیز مانند شهربانی ، رکن 2 ژاندارمری مسئول جمع آوری خبر از حوزه فعالیت خود شد و ضد اطلاعات ژاندارمری مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاوسی در درون ژاندارمری گردید .

4.اداره دوم ارتش (یا رکن 2) مسئول فعالیت های ضد براندازی و ضد جاسوسی در درون ارتش و مسئول فعالیت های اطلاعاتی در کشورهای هدف شد و به 2 اداره اطلاعات و ضد اطلاعات تفکیک گردید . بعداً تصمیم گرفته شد که در فعالیت های جاسوسی چناچه حتی اگر یک فرد ارتشی نیز در شبکه کشف شده باشد پرونده به ضد اطلاعات ارتش محول گردد.

5.با تشکیل «شورای هماهنگی» تلاش شد که به مجموعه ارگان های اطلاعاتی و امنیتی نظام و سیستم داده شود و برنامه ریزی در کار آن ها راه یابد .

6.«دفتر ویژه اطلاعات» باید هم به عنوان مسئول و مدیر شوراهای هماهنگی و هم به عنوان مرکز و مغز اطلاعاتی و امنیتی کشور عمل می نمود. طبق این وظیفه ، ادارات کل سوم (ضد براندازی) ، هشتم (ضد جاسوسی غیرنظامی) و هفتم (بررسی اطلاعات غیر نظامی از کشورهای هدف) ، اطلاعات ارتش ، اطلاعات شهربانی و رکن 2 ژاندارمری کلیه اطلاعات غیرعملیاتی خود را به «دفتر ویژه اطلاعات» تحویل می دادند . در عین حال ، دفتر در صورت لزوم میان ارگان های فوق نیز تبادل اطلاعات می نمود . وزرات اطلاعات سابق نیز اخبار رادیویی جهان و مقالات مطبوعات جهان درباره ایران را به «دفتر ویژه اطلاعات» ارسال می داشت .

هرچند این اقدام تا حدودی در ایجاد یک نظام اطلاعاتی موثر بود ، ولی هیچ گاه شوراهای هماهنگی و دفتر ویژه اطلاعات در عمل نتوانست واقعاً قلب و مغز اطلاعاتی و امنیتی کشور گردد و در واقع امر آنچه پیاده شد تنها یک کاریکاتور نظام اطلاعاتی و امنیتی بود و نه بیشتر .

در ایران پیاده کردن یک سیستم مشابه «کمیته مشترک اطلاعاتی» انگلستان عملاً غیر ممکن بود . قدرت مطلقه محمدرضا مانع اصلی بود و همین شیوه او توسط روسای دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی (به ویژه ساواک) تقلید می شد.روسای ساواک و سایر دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی مستقیماض با محمد رضا ارتباط داشتند و مسائل خود را با او حل و فصل می کردند و تصمیم ها گرفته می شد بدون آنکه در «شورای هماهنگی» مورد بررسی تخصصی قرار گیرد . ارگان های متعددی که می توانست به «دفتر ویژه اطلاعات» جامعیت اطلاعاتی دهد در شوراهای هماهنگی شرکت نداشتند . در انگلستان ، وزرای مربوطه عضو مرکز اطلاعات هستند ، درحالی که محمدرضا شرکت وزیرخارجه را در جلسات شورای عالی هماهنگی منع کرد و مسقیماً خودش با او رابطه داشت . در مسائل عشایری هم دربار یک سازمان عشایری داشت که تابع وزیر دربار بود . مرکزاطلاعات کشور فاقد ارگان های تخصصی جانبی بود و عملاً به دلیل فقدان این کمیسیون ها به جا آن که «مغز» اطلاعاتی و امنیتی کشور باشد و سیاست های مربوطه را تنظیم و به رئیس کشور پیشنهاد کند ، تنها و تنها یک مرکز میکانیکی دریافت و گردآوری و تنظیم اطلاعات و انتقال آن به محمد رضا بود و این محمد رضا بود که در همه چیز تصمیم می گرفت و سیاست گذاری می کرد .

منابع :

صفحات 334 تا 346 کتاب تاریخ ارتش ایران نوشته غلامرضا علی بابایی

ادامه دارد ..

بخش بعد : دفتر ویژه اطلاعات

گردآوری و تنظیم عادل خدرخوجه 
کپی این مطلب بدون ذکر نام نویسنده شرعا و عرفا حرام می باشد
فقط برای military 
برای تشکر کافیست فقط فاتحه ای جهت روح شهدای کشور عزیزمون و پدر عزیزم بفرستید

ویرایش شده توسط adelkhoje امروز, 04:30 .

داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 248 تاريخ : پنجشنبه 16 ارديبهشت 1395 ساعت: 1:36

Besmellah_34.png

55555.jpg

مقدمه

کمپانی ترکیه ای FNSS به عنوان یکی از شرکت های مطرح در زمینه ی طراحی و ساخت خودروهای زرهی تصمیم گرفته است برای ارتقا، ادامه ی پشرفت و ایجاد نوآوری در محصولات خود مسابقه ی بین الملی طراحی خودرو های نظامی با نام FNSS MILDESIGN را برگزار کند.

thumb_555777.jpg

پوستر مسابقات  MILDESIGN

MILDESIGN

کمپانی FNSS هدف از برگزاری این مسابقات را بالا بردن کیفیت طراحی محصولات خود در کنار شناسایی و معرفی طراحان جوان مستعد و حمایت از فعالیت آنها برای توسعه محصولات بومی در ترکیه می داند. این مسابقات در دو سطح حرفه ای و دانشجویی برگزار می شود. به عنوان مثال در مسابقات سال 2011 ، 45 طرح حرفه ای در کنار 20 طرح دانشجویی برای شرکت FNSS ارسال شد. طرح های ارسالی توسط یک تیم داروی و یک تیم مشاوره متشکل از کارشناسان طراحی در رشته های مختلف بررسی می شود. به 3 نفر از شرکت کنندگان در سطح حرفه ای و سه نفر در سطح دانشجویی جوایزی داده می شود. جایزه نفرات برتر سطح حرفه ای در سال 2015 نفراول 25,000 دلار آمریکا، نفر دوم 12,500 دلار آمریکا، نفر سوم 7,500 دلار آمریکا و به نفرات شایسته ی تقدیر، لوح اهدا می شود. به نفرات برتر سطح دانشجویی نیز نفراول 5,000 دلار آمریکا، نفر دوم 3,000 دلار آمریکا، نفر سوم 1,000 دلار آمریکا و به نفرات شایسته ی  تقدیر لوح، اهدا میشود. علاوه بر این به نفرات برگزیده گواهینامه نیز داده می شود. کمپانی FNSS موضوع مسابقه ی سال 2015 را طراحی مفهومی وسایل نقلیه زمینی نظامی ماژولار با حفاظت بالستیک به دو صورت با سرنشین و کنترل از راه دور تعیین کرده بود.

قوانین مسابقه 2015 MILDESIGN

  • طریقه استفاده و کنترل:

راننده در حالی که در داخل خودرو و تحت حفاظت است باید قادر به استفاده از خودرو با حداکثر آگاهی محیطی باشد. بقیه خدمه و سرنشینان نیز باید از حداکثر آگاهی محیطی برخودار باشند. در صورت نیاز، تمام کنترل رانندگی و عملیات خودرو نیز باید از راه دور کنترل شود. بنابراین خودروی طراحی شده باید به دستگاه های الکترونیکی و تجهیزات مناسب برای این منظور مجهز شده باشد.

مزایای فراهم شده به وسیله کنترل از راه دور برای کاربران و برای موقعیت های عملیاتی باید با سناریوهای ممکن و ارائه داستانی توضیح داده شود.

  • ماژولار بودن:

الف- با توجه به نوع ماموریت :

تبدیل خودرو پایه به پیکربندی های مختلف مطابق با الزامات ماموریت، باید در صورت لزوم امکان پذیر باشد. (به عنوان مثال: نفربر، آمبولانس، پاکسازی مین، بازیابی تعمیر و نگهداری، فرماندهی و کنترل).

اگر چه شرکت کنندگان مسئول طراحی انواع خودرو نیستند، می توانند جنبه هایی که به سناریوهای الهام بخش، متفاوت و خاص دلالت می کند را بیان کنند و می توانند مثال بیاورند.(خودروی پایه: باید قابلیت تحرک، حفاظت و حمل بار به شیوه ی ساده داشته باشد).

  • با توجه به قابلیت های مورد نیاز:

خودرو پایه باید قادر به تغییر ویژگی های خود و یا اضافه کردن ویژگی های جدید مطابق با شرایط مورد استفاده باشد. (به عنوان مثال: تحرک در آب و خشکی ، حفاظت بالستیک، آگاهی محیطی).

الف- روی زمین: این خودرو باید قادر به حرکت در زمین های ناهموار و شرایط آب و هوایی سخت را داشته باشد.

  • شرایط آب و هوا: گرمسیری، صحرا و آب و هوای سرد شمال.
  • شرایط خاک : یخی، برفی، گل آلود، سنگی و خاک نرم.

ب- داخل آب : وسیله نقلیه باید بتواند از طریق آبهای سرزمینی مانند رودخانه ها و دریاچه های شناور باشد. از شرکت کنندگان انتظار می رود که توضیح بدهند که چگونه این ویژگی تحرک پذیری در طراحی خودرو تاثیرگذار بوده است.

  • ابعاد بیرونی:
    طول: ≤ 8 متر
    عرض: ≤ 3 متر
    ارتفاع: ≤ 2.5 متر

معیارهای ارزیابی

  1. نوآوری: ایجاد یک خودرو مفهومی با رویکرد نوآورانه در طراحی و ارائه سناریوهای اصلی استفاده و مفاهیم ماژولار بودن مورد انتظار است.
  2. انطباق با الزامات: انتظار می رود که موارد تعریف شده در بخش قوانین در سطح مطلوب برآورده شود.
  3. امکان سنجی: انتظار می رود که طراحی با فن آوری و روش های تولید موجود، قابل تولید باشد. توجه : این معیار برای سطح داشنجویی در نظر گرفته نمی شود.
  4. سهم زیبایی: انتظار می رود طراحی شامل یک تحلیل بصری یکپارچه باشد تا از انطباق فرم-عملکرد اطمینان حاصل شود.
  5. سطح توسعه و جزئی سازی: سناریوی استفاده شده و جزئیات فنی طراحی و میزان جزئیات داستانی آن باید در ارزیابی گنجانده شود ( برای مثال موضوعاتی مثل طراحی کاربر محور، طراحی وابسته عملیات (وظیفه ای)، استفاده از راه حل های مکانیک پایه، مفاهیم دفاع وغیره).

طراحی های برتر سطح حرفه ای

رتبه اول با نام ANDARKAN / P-14TJ43

fnss-mildesign2015-pro-1-en.jpg

ANDARKAN در اساطیر ترکی، معنی استادآتش است و دقیقا مانند نامش، در بهترین حالت استفاده از قدرت آتش طراحی شده است. استفاده از قطعات ماژولار باعث می شود خودرو به راحتی در کاربرهای مختلف مثل آمبولانس، نفربر، فرماندهی و ... ظاهر بشود. علاوه بر این، عملکرد شناوری و حفاظت بالستیک آن به نسبت نفربرهای امروزی ارتقا پیدا کرده است.

thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-1-arsiv-05 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-1-arsiv-02 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-1-arsiv-03 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-1-arsiv-04

رتبه دوم با نام MAMBA / P-14SW19

fnss-mildesign2015-pro-2-en.jpg

پوشش بدنه ی این خودرو با واحد های شش ضلعی ساندویچ شده پوشانده شده است. هر واحد  شامل 4 لایه از شش ضلعی ها است. این واحد های شش ضلعی ساندویچ شده این امکان را یه خودرو می دهد تا به حداکثر حفاظت بالستیک برسد و بتواند یک استتار چند طیفی در برابر مادون قرمز ، راداری و بصری را به دست بیاورد. همچنین تمامی این واحد های 6 ضلعی قابل تعویض هستند. همچنین این خودرو مجهز به یک سیستم دفاع فعال است که می تواند با پرتایه های انرژی جنبشی و انرژی هدایت شده قبل از برخورد به خودرو به مقابله بپردازد.

thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-2-arsiv-01 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-2-arsiv-02 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-2-arsiv-03 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-2-arsiv-04 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-2-arsiv-05

رتبه سوم با نام ALTAR / P-14CL96

fnss-mildesign2015-pro-3-en.jpg

 ALTAR قادر است در تمام شرایط آب و هوایی به ماموریت بپردازد. خدمه برای هدایت خودرو نیاز به پنجره های زرهی ندارند زیرا این خودرو مجهز به دوربین ها ، سنسور ها و صفحات نمایش پیشرفته است. تمامی حسگرهای فعال و اپتیک اطلاعات جمع آوری شده در مورد میدان جنگ را بروی صفحه نمایش یکپارچه در اختیار کاربران قرار می دهند. با کمک همین سیستم می توان به راحتی خودرو را از راه دور کنترل کرد. همچنین این خودرو مجهز به پهپاد های برای افزایش درک خدمه از محیط اطراف است.در بخش حفاظت نیز این خودرو از یک زره چند لایه ماژولار بهره میگیرد.

thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-3-arsiv-01 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-3-arsiv-03 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-3-arsiv-04 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-3-arsiv-05 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-pro-3-arsiv-02

طراحی های برتر سطح دانشجویی

رتبه اول با نام ATILGAN / S-14PZ34

fnss-mildesign2015-stu-1-en.jpg

ATILGAN  یک خودروی زرهی بسیار سبک و با پیکربندی 6x6  است. در طراحی این خودرو از حیوان پانگولین (مورچه‌خوار پولک‌ دار ) الهام گرفت شده است. ظرفیت داخلی این خودرو 11 نفر شامل 3 خدمه ی اصلی و 8 سرنشین است. این خودرو قابلیت شناوری را با کمک دو واترجت که در قسمت عقب بدنه قرار دارد به دست می آورد. طرح بدنه ی v شکل این خودرو این امکان را به خودرو می دهد تا در برابر انفجار مین ها از خود مقاومت نشان بدهد. دوربین ها و سنسورهای نصب شده در این خودرو با کلاهخود های پیشرفته ی خدمه در ارتباط است. اطلاعات و تصویر گرفته شده از محیط بیرون بروی کلاهخود  و در مقابل چشم  خدمه به نمایش در می اید. همچنین خدمه می توانند فقط با حرکت سر خود تصاویر محیط اطراف را مشاهده نمایند. این قابلیت ، توانایی کنترل از راه دور را به راحتی در اختیار خدمه قرار می دهد.

thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-1-arsiv-01 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-1-arsiv-02thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-1-arsiv-03 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-1-arsiv-04 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-1-arsiv-05

رتبه دوم  با نام ROBOZIRH / S-14GX43

fnss-mildesign2015-stu-2-en.jpg

در طراحی این خودرو از فیلم های مرد آهنین، ترانسفورماتورها و پلیس آهنی الهام گرفته شده است. Robozırh یک خودرو زره پوش 6X6 با ظرفیت حمل 2 خدمه ی اصلی و 8 سرنشین است.  جایگاه خدمه در بخش جلویی خودرو است و بقیه سرنشین ها در بخش عقبی قرار دارند. جایگاه اصلی سلاح این خودرو قابلیت گردش 360 درجه در جهت افقی را دارا است و می تواند در جهت عمودی تا 70 درجه گردش نمایید. همچنین در پشت سلاح اصلی یک دریچه سقفی برای سرنشینان تعبیه شده است که در صورت نیاز می تواند از آن بخش برای درگیری با دشمن بهره گیرند.

thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-2-arsiv-04 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-2-arsiv-02 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-2-arsiv-03 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-2-arsiv-01

رتبه سوم با نام   MV1 / S-14MQ39

fnss-mildesign2015-stu-3-en.jpg

برای حداکثر حفاظت هیچ شیشه ای دراین خودرو وجود ندارد با این حال این خودرو مجهز به دوربین های با کیفیت ، سنسور و رادار برای نمایش محیط بیرون است. به همین دلیل می توان خودرو را خارج کابین کنترل کرد. همچنین کوادکوپتر های به عنوان یک چشم از وسیله نقلیه در آسمان وجود دارند. تعداد خدمه در خودروی پایه  2 خدمه و 6 سرنشین است. در MV1 هر چرخ مجهز به یک موتورالکتریکی است.

thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-3-arsiv-01 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-3-arsiv-02 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-3-arsiv-03 thumb_fnss-mil-2015-arsiv-stu-3-arsiv-04

ادامه دارد...

گردآوری و ترجمه:Crash
نقل با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است

منبع:

http://www.fnssmilde...about-mildesign


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 543 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1395 ساعت: 11:01

بسم الله الرحمان الرحیم

این مقاله ترجمه با کمی تلخیص از گزارش مجله Aircraft Illustrate چاپ 1999 درمورد نیروی هوایی ایران است

اصل مقاله در این تاپیک http://www.military....ان-1999-میلادی/

توانایی نیروی هوایی ایران 1999

1~10.jpg

ایران در با داشتن مرزهای مشترک با کشورهای عراق و ترکیه از غرب و افغانستان و پاکستان از شرق و جمهوری های اسیای مرکزی و قفقاز ها از شمال در یکی از خطرناک ترین و پرتنش ترین مناطق دنیا قرار گرفته است.

جنگ های بی پایان اعراب با اسرائیل (رژیم نامشروع اشغالگر) و ستیزه های جدایی طلبانه سال هاست که اسیای غربی را گرفتار کرده و باعث فرار پول و سرمایه از این منطقه شده است.

زمانی که اسرائیل به لطف لابی یهودی های قروتمند در امریکا کسری بودجه خود را جبران میکرد ایران مجبور بود خسارت هایی را جبران کند که توطط دیکتاتور عراقی به وجود امده بود.

متنی که مشاهده میکنید گزارشی از کیانوش (kianosh )  درباره تلاش های دولت و نیروی هوایی ایران برای بازسازی توانایی های هوایی این کشور تحت تحریم های تسلیحاتی غرب است.

75 سال از تاسیس نیروی هوایی ایران میگذرد و این نیرو تاریخ پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است.

به همین دلیل همواره مجبور است حجم زیادی از تجهیزات را عملیاتی نگه دارد .

امروزه این تجهیزات شامل ترکیب خوبی از هواپیماهای امریکایی ,روسی و چینی (مترجم: جدیدا فرانسوی!!!!) میشود.

نیروی هوایی ایران در سال 1924 با تشکیل یک اسادران شامل ترکیبی از هواپیماهای Havilland  DH4,DH9 تاسیس شد.

اما در طی سال های 1941 تا 1945 این نیرو تقریبا نابود شد چون نیروهای متفقین تمام تجهیزات ان را برای کمک به ارتش شوروی در جنگ علیه نازی ها به روسیه منتقل کردند.

بعر از اتمام جنگ جهانی دوم امریکا و بریتانیا نیروی هوایی ایران را با هاریکن های دست دوم و تاندربولت های مازاد خود تجهیز کردند.

در سال 1956 بلاخره ایران با تشکیل یک اسکادران T-33 وارد عصر جت شد.

این روند با تحویل جنگنده های f-84  تاندرجت و همچنین 2 تا 3 اسکادرانF-86 سیبر در سال 1959 و 1960  ادامه پیدا کرد.

نیروی هوایی شاهنشاهی تا سال 1961 کوچک و ضعیف بود تا اینکه با توافق دو جانبه بین ایران و امریکا بازسازی و تجهیز نیروی هوایی ایران با سرعت  فوق العاده ای اغاز شد به طوری که تا سال 1975 به قدرتمندترین نیروی هوایی خاورمیانه (اسیای غربی) تبدیل شد.

با 79 فروند F-14A و 225 فروند F-4E/D و 169فروند F-5E/F که توسط تانکرهای سوخترسان 707 و 747 و هواپیماهای ترابری C-130 هرکولس پشتیبانی میشدند , نیروی هوایی ایران به توان تهاجمی و دفاع هوایی فوق العاده ای دست یافته بود.

در سال 1979 با وقوع انقلاب اسلامی که به 3000 سال پادشاهی در ایران پایان داد اوضاع عوض شد.

نیروی هوایی شاهنشاهی ایران (IIAF ) به نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران (IRIAF ) تغییر کرد و جمهوری اسلامی تمام سفارشات برای خرید هواپیماهای جدید را لغو کرد و تکنسین ها و خلبانان وفادار به خاندان سلطنتی ایران را ترک کردند.

در ادامه با تحریم غرب توان عملیاتی نیروی هوایی ایران به 40 درصد کاهش پیدا کرد .اما اوضاع از این هم بدتر شد!! عراق در سال 1980 به ایران حمله کرد و جنگ ویرانگر 8 ساله اغاز شد.تجهیزات نظامی ایران در طول جنگ 8 ساله به شدت اسیب دیدند.

اما با کمال تعجب تعدادی از هواپیماهای ساخته شده قبل از انقلاب اسلامی هنوز عملیاتی هستند, F-5 ها در تعداد نسبتا زیاد دیده میشوند و به نظر به خوبی نگه داری شده اند قابل توجه است که اولین اسکادران F-5 عملیاتی جهان در سال 1965 در ایران و در پایگاه هوایی تهران-مهراباد تشکیل شد.

thumb_2~10.jpg

ایران 103 فروند F-5A و 23 فروند F-5B خریداری کرد که بعدا به ویتنام جنوبی, یونان,ترکیه و اتیوپی  فروخته شدند.

با فروش انها جا برای ورود  141 فروند F-5E و 21 فروند  F-5F باز شد که بین سالهای 1972 تا 1978 خریداری شدند. تعداد کمی مدل A/B نیز برای اموزش در خدمت باقی ماندند.

جنگ طولانی با عراق و عدم پشتیبانی سازندگان به دلیل تحریم تسلیحاتی غرب هزینه های سنگینی را به نهاجا تحمیل کرد با این حال هنوز چیزی حدود 60 فروند F-5F/E عملیاتی هستند.

در طول جنگ ایران تمام f-5 های اسیب دیده را از میدان جنگ جمع اوری میکرد. پس از پایان جنگ این پرنده ها بازسازی و اورهال شدند و به واحد های خود بازگشتند.

علاوه بر این F-5  های ایرانی تحت برنامه های هوشمندانه ای بروزرسانی شده اند. پروژه "افق" که در راستای ان برد رادار APQ-159 در حالت جستجو از 32 به 64 کیلومتر و در حالت درگیری از 16 به40 کیلومتر افزایش پیدا کرد .

همچنین همچنین اعلام شد که با اجرای این پروژه تایگره ها توانایی دید  90 درجه پیدا کرده اند. که اگر خبر صحت داشته باشد F-5 های ایرانی تنها نمونه هایی از این جنگنده در جهان خواهند بود که توانایی حمل موشک های هدایت شونده میان برد مانند اسپارو و موشک های ساخت روسیه را دارند

پروژه "رعد" برای سازگار کردن طیف متنوعی از سلاح هایی که اصولا این پرنده توانایی حمل انها را ندارد , تعریف شد. این پروژه  F-5 را قادر شد تا موشک های PL-7 چینی و AIM-9 سایدواندر  و موشک روسی R-60 افید را حمل کند.

با این اوصاف تایگر های ایرانی به سرعت به پایان عمر عملیاتی خود نزدیک میشوند و نهاجا ممکن است طی 5 سال اینده دنبال جایگزین مناسبی برای انها باشد ( مترجم: 17 سال از انتشار مقاله میگذرد و تایگر ها به جز تعداد معدودی که با صاعقه جایگذین شدند هنوز عملیاتی هستند :neutral: )

thumb_5~5.jpg

F-4  فانتوم همچنان بین خدمه پرواز ایرانی بسیار محبوب است. پرنده ای که توانایی و اطمینان خود را در طول 8 سال جنگ اثبات کرده است.

اولین ناوگان فانتوم ها ( شامل 4 فروند F-4D ) در 8 سپتامبر 1968 وارد ایران شدند و اسکادران 306 شکاری را در مهراباد تشکیل دادند.

ایران در نهایت 225 فانتوم از تمامی انواع دریافت کرد و قرار بود تعداد بیشتری سفارش داده شوند که با وقوع انقلاب اسلامی 1979  کنسل شد.

این فانتوم ها شامل 32 فروند F-4D , 177 فروند   F-4E ایضا 16 فروند RF-4E  بودند , امروزه حدودا 70-75 فروند همچنان عملیاتی هستند

همانند F-5 , فانتوم ها نیز تحت برنامه های متعددی توسط نهاجا ارتقاهایی پیدا کردند.

پروژه "البرز" برای ارتقا رادار APQ-120 تعریف شده بود که عموم ناوگان فانتوم شامل این ارتقا شدند براساس منابعی از صنایع هوایی ایران مهندسان ایرانی ادعا کرده اند که موفق شدند برد کشف رادار مذکور را از 160 کیلومتر به 270 کیلومتر افزایش دادند ( مترجم: تو که راست میگی!!!!!) و همچنین برد درگیری را به 80 کیلومتر رسانده اند.

ایرانی ها همچنین ادعا کردند که تحت پروژه "ذوالفقار" قابلییت AMTI را به رادار فانتوم ها اضافه کردند ( قابلیت تشخیص اهداف مورد نظر در بین اهداف متعدد کاذب) که این قابلیت را به فانتوم میدهد تا با اهداف سریعی که در ارتفاع پایین پرواز میکنند درگیر بشود

همچنین ایران یک اسکادران F-4D در اختیار دارد که از رادار APQ-109 استفاده میکنند که این رادارها نیز تحت پروژه ای به نام "اذرخش"  (با هواپیمایی به همین نام که توسط ایران ساخته شده اشتباه گرفته نشود) ارتقا داده شده اند تا قبل از این F-4D  ها توان هوا به هوای کمی داشتند  اما با این ارتقا توان درگیری هوایی افزایش پیدا کرد و برد کشف این رادار را به 306 کیلومتر و برد درگیری به 77 کیلومتر افزایش پیدا کرد ( مترجم: بعید میدونم این اعداد واقعی باشه!!)

به دلیل نبود سیستم های اقدام متقابل  در طول جنگ تعداد زیادی از فانتوم های ایران قربانی موشک های سام عراقی شدند , در همین رابطه پروژه ای

در راستای برطرف کردن این کمبود ها پروژه های "زمزم1" و "زمزم2 " تعریف شدند که تحت این پروژه ها تمام F-4E و RF-4 های نهاجا به چف و فلیر مجهز شدند.

به نظر میرسد که نقش دفاع هوایی فانتوم ها کم رنگ شده و از فانتوم ها به عنوان جنگنده تهاجم به زمین و گشت دریایی استفاده میشود در همین راستا تعدادی از فانتوم ها ارتقا پیدا کردند که 2 فروند موشک ضد کشتی چینی C-802 را حمل کنند, اولین تست  این موشکها در سال 1997 بر فراز خلیج فارس انجام شد.

thumb_6~4.jpg

این که فانتوم ها بعد از گذشت سال ها و بدون پشتیبانی سازنده هنوز پرواز میکنند چبزی شبیه معجزه است ( مترجم: توجه کنید که این حرف بیشتر از 17 سال پیش زده شده پس پرواز این هواپیماها امروز واقعا یک معجزه اس)

این قضیه به خوبی نشان دهنده توانایی بالای پرسنل تعمیر و نگه داری نیروی هوایی است ( این عزیزان عملا غیرممکن رو ممکن کردند!!!)

سومین هواپیمای ساخت امریکایی که در خدمت نیروی هوایی ایران است  کسی نیست به جز خفن ترین , با حال ترین , زیبا ترین , بهترین ساخته دست بشر !! (مترجم: یه کم پیاز داغشو زیاد کردم icon_cheesygrin  icon_cheesygrin )

thumb_8~4.jpgF-14

 تامکت که توسط حکومت سابق در سال 1973 سفارش داده شدند.

این پرنده ها قرار بود از اسمان ایران در برابر جنگنده های پر سرعت و بلند پرواز شوروی (MIG-25 ) محافظت کنند.

میگ های شوروی از سال 1970 مرتب به اسمان ایران تجاوز میکردند و فانتوم های نیروی هوایی قادر به مقابله با خفاش های پر سرعت شوروی نبودند.

80 تامکت خریداری شدند تا تهدید را خنثی کنند 79 همین تامکت درست قبل از انقلاب اسلامی تحویل داده شد. با قطع شدن روابط دیپلماتیک با امریکا , پشتیبانی فنی امریکا از تامکتها نیز قطع شد, به دلیل تحریم ها ایران همیشه برای عملیاتی نگه داشتن تامکتها مشکل داشته و این مشکلات تا امروز پا برجاست.

 نهاجا حجم قابل توجهی از قطعات را در از نیروی هوایی شاهنشاهی به ارث برده بود که میتوانست  با استفاده از انها تامکتها را تا مدتی در اسمان نگه دارد

همچنین ایران قطعاتی را به صورت قاچاقی از انبار های نیروی دریایی امریکا به دست میاورد به طوری که امریکاییها مجبور شدند در سال 1987 تعدادی از پروازهای F-14 های خود را به دلیل کمبود قطعات لغو کنند!! قطعاتی که بعدا به طرز اسرا امیزی سر از ایران در اوردند!!!!

با این وجود در طول جنگ تحمیل شده توسط عراق,  ایران دچار کمبود قطعه بود و مجبور بود از قطعات هواپیماهای زمینگیر برای به پرواز در اوردن بقیه استفاده کند.

تامکتها برای ایران در طول جنگ حتی نقش بمب افکن را نیز بازی کردند!! گاهی اوقات صرفا قفل راداری تامکت بر روی جنگنده ای عراقی باعث لغو ماموریت انها میشد.

 شکار 35 تا 40 جنگنده عراقی  توسط تامکت تایید شده است و همچنین تنها 1 فروند تامکت بر اثر اتش هوا به هوا از دست رفت که این شکار به نام MIRAGE F-1 ثبت شد ( مترجم: این امار اصلا درست نیست!!!!!!!!!)

البته نهاجا تعداد بیشتری از تامکتها را به دلیل ناکارامدی موتور TF-30 404A از دست داد واماندگی کمپرسور, اتش گرفتن موتور و از کارافتادن فن ها از مشکلات رایج این موتور بود!

امروزه حدود 50 تا 55 تامکت در ایران وجود دارد اما فقط 25 تا 30 عدد عملیاتی هستند صنایع هوایی ایران اورهال و نگه داری این هواپیما ها را انجام میدهد و البته اینکه این هواپیماها هنوز پرواز میکنند نشان از توانایی صنایع دفاعی ایران و مایه مباهات است!!! (مترجم: باز هم توجه کنید این سخن ماله 17 سال پیش است!!!!)

ایران پروژه هایی را برای افزایش عمر تامکت اجرا کرده است ( عمر دهی انقلابی!) همچنین اخباری مبنی بر تعویض قطعات انالوگ رادار AWG-9 تامکت با نمونه دیجیتال ان و همچنین ارتقا اویونیک و تعویض موتور وجود دارد. این ارتقا ها ممکن است برای یک کشور در حال توسعه اغراق امیز و بلند پروازانه به نظر برسد.

اما با توجه به توانایی و تجربه خدمه تعمیر و نگه داری نهاجا و دستاوردهای صنایع هوایی ایران انجام این ارتقاها دور از ذهن نیست و نباید به سادگی انها را نفی کرد.

اخباری از ایران مبنی بر خدمت گرفتن MIG-31 MS برای جایگذینی با F-14 است

این کنایه امیز و جالب خواهد بود اگر جنگنده ای که بر اساس MIG-25 ساخته شده جایگذین تامکت شود!!!!!( بعد از 17 سال میشود گفت :زرشک!!!)

اموزش پرواز

thumb_9~2.jpg

خلبانهای ایران از سال 1924 در اموزشگاه های هوانوردی روسیه و فرانسه اموزش میدیدند تا اینکه در سال 1931 دانشگاه پرواز نیروی هوایی ایران تاسیس شد.

به هر حال با شروع جنگ جهانی دوم متفقین ایران را اشغال کردند و دانشکده پرواز ایران به دستور انها بسته شد. بعد از پایان جنگ هم تنها اموزش های ابتدایی در ایران انجام میشد و دانشجویان برای اموزش های پیشرفته راهی انگلیس و فرانسه میشدند با برقراری روابط ویژه بین شاه ایران و امریکا از سال 1960 به بعد این اموزش ها به ایلات متحده در پایگاه هوایی ویلیامز منتقل شد.

 بعد از انقلاب اسلامی  دانشجویان برای اموزش پیشرفته راهی پاکستان میشدند ولی از سال 1986 ایران دوباره دانشکده پرواز خود را تاسیس کرد(با تلاش های سرلشکر منصور ستاری) و شروع به اموزش خلبان های خود کرد.

دانشجویان با شرایطی شبیه به سایر کشورهای دنیا انتخاب شده و بعد از 2 سال گذراندن دوره نظری به پایگاه هوایی شیراز و انجا اموزش های پایه پرواز را با هواپیماهای F-33 و PC-7 میبینند

صنایع هوایی ایران هواپیمای اموژسی به نام پرستو را بر اساس F-33  توسعه داده است تا جایگزین این پرنده های خسته و قدیمی بشود. ایران همچنین هواپیمای S-58 را که یک هواپیمای اموزشی توربوپراپ است را بر اساس PC-7 توسعه داده است تا به حال 3 فروند از این هواپیما ساخته شده است.

ایران از T-33 شوتینگ استار به عنوان جت پایه اموزشی استفاده میکند با پیشرفت دانشجویان اموزش های نهایی و پیشرفته بر روی هواپیماهای FT-7 وF-5B/F  انجام میشود

thumb_10~1.jpg

thumb_11~1.jpg

پایان بخش اول

مترجم: سعید (BarraGe)

ادامه دارد

فقط برای military :rose:  :rose:  :rose: 

با تشکر از جناب  sami1993

ویرایش شده توسط 7mmt دیروز, 12:52 .

داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 380 تاريخ : يکشنبه 12 ارديبهشت 1395 ساعت: 11:01

سیستم های محاسباتی ناهمگن با بهره گیری از پردازنده مرکزی و کارت گرافیک

قسمت اول

besm-allah.gif

منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمت شکری واجب.

سلام خدمت تمامی دوستان ...

در ابتدا باید عذرخواهی کنم به خاطر تاپیک هایی که نتونستم تمام کنم ... .

اما نوشتاری که تقدیم حضورتان می شود معرفی شیوه جدیدی از محاسبات و پردازش (نسبت به سن کل محاسبات) است که در واقع از مقدمه پایان نامه خودم برداشتم . این شیوه پردازش باعث افزایش چندین برابری سرعت پردازش می شود و باعث می شود تا بسیاری از مسائل علمی تا نظامی که به قدرت پردازشی محدود بوده اند اکنون با محدودیت های بسیار کمتر به کار خود ادامه دهند ، از پردازش تصویر MRI گرفته تا پردازش سیگنال در رادارها.

سیستم های محاسباتی ناهمگن

محاسبات علمی نیازمند توان بالای پردازشی می باشد. این نیاز باعث شده است تا سخت افزارها پیوسته توسعه یابند. به مدت بیش از دو دهه صنایع کامپیوتری برنامه ریزی خود را بر اساس قانون مور بنا نهادند. این قانون بیان می کرد که تقریبا هر 18 ماه تعداد ترانزیستورهای واقع بر یک مدار یکپارچه چگال دو برابر می شود در حالیکه هر نسل جدید توان مصرفی قبلی خود ثابت نگه می داشت. پس از سال 2000 ترانزیستور ها به شدت کوچک شدند و تنها با اعمال قوانین فیزیک ابزارهای کوچک طراحی نسل های جدید پردازنده ممکن بود، با این وجود یک مشکل جدی در راه طراحی پردازنده ها وجود داشت. بدون افزایش چشم گیر توان مصرفی و چگالی توان امکان بهبود فرکانس و تعداد ترانزیستور ها ممکن نبود. این موضوع در شکل 1-1 قابل مشاهده است.

Transistor_Count_and_Moore_s_Law_-_2011_

شکل 1-1. تعداد ترانزیستور های هر پردازنده با توجه به تاریخ تولید را نشان میدهد. توجه کنید که مقیاس بندی عمودی به صورت لگاریتمی می باشد.

با این وجود برای برآورده ساختن نیاز به افزایش کارایی سیستم های پردازشی دو تغییر مهم صورت گرفت:

  1.  
  2. افزایش تعداد هسته های موجود در هر برد به جای افزایش فرکانس پردازنده. این تغییر در ساختار پردازنده ها باعث توسعه سیستم های نرم افزاری جدید برای به کارگیری حداکثری ساختار چندهسته ای جدید پردازنده ها نیز شد. این امر باعث تولد پردازش و برنامه نویسی موازی شد.
  3.  
  4. توان مصرفی و حرارت ایجاد شده دو فاکتور بسیار مهم در طراحی ساختارهای چند هسته ای جدید آینده شد.
  5.  

عوامل ذکر شده باعث شدند تا سیستم های ناهمگن بوجود آیند. سیستم های ناهمگن دارای زیر سیستم های مختلفی می باشند که هر کدام جهت انجام کار خاصی بهینه شده اند. این زیرسیستم های می توانند پردازنده های سنتی CPU ، پردازنده های گرافیکی GPU و یا FPGA هایی با طراحی خاص باشند. این بهینه سازی در سطوح مختلف از سطح سیستمی تا هسته های پردازشی قابل اعمال است.

در این بازار رقابت جدید شرکت های مختلف تلاش می کنند سخت افزار خود را به وسیله نرم افزارهای عمومی و اختصاصی خود و دیگران تا جایی که ممکن است بهینه کنند. یکی از مهمترین فعالان این عرصه را می توان Khronos Group دانست.

Khronos_Group_logo.png     OpenCL_Logo.png

 یکی از مهمترین محصولات این کنسرسیوم OpenCL است. در واقع این محصول که با زبان C99 نوشته شده است به شما این قابلیت را میدهد تا برای برنامه خود کدی را بنویسید که بتواند روی زیرسیستم های مختلف اعم از پردازنده های مرکزی، کارت های گرافیکی، پردازنده های سیگنال دیجیتال DSP ، FPGAها و ...  اجرا شود و به وسیله رابط های برنامه نویسی نرم افزار (API) خود امکان کنترل و اجرای برنامه ها را برای شما در زیرسیستم ها فراهم می کند. با این حال شاید این محصول بهترین گزینه نباشد، زیرا این محصول برای همه کاربردها بهینه نشده است و بدون بهینه سازی های ثانویه احتمال اجرا نشدن برنامه شما نیز وجود دارد. البته فراموش نکنیم که این محصول توسط شرکت هایی نظیر اپل ، AMD-ATI ، Nvidia و برخی دیگر شرکت ها حمایت می شود و می تواند گزینه بسیار خوبی برای قدم نهادن به دنیای سیستم های ناهمگن باشد.

هدف ما در این نوشتار نیز بررسی و توسعه یک سیستم ناهمگن بر اساس پردازنده مرکزی و استفاده حداکثری از توان پردازنده های گرافیکی می باشد، زیرا امروزه تمامی سیستم های کامپیتری از لپتاپ های شخصی تا بزرگترین ابر کامپیوترها ها نظیر Piz DAINT (هفتمین ابرکامپیوتر بزرگ دنیا ) به کارتهای گرافیکی مجهز هستند. همچنین با توجه به این موضوع که شرکت nvidia با معرفی معماری CUDA ، کارتهای گرافیکی محاسباتی تخصصی و  رابط های نرم افزاری اختصاصی خود در این زمینه پیشرو است ما نیز تمامی توجه خود را در این نوشتار به انجام محاسبات بر روی کارت های گرافیکی این شرکت متمرکز می کنیم.

پردازش موازی مبتنی بر کارت گرافیک، از پردازش داده های رنگ تا پردازش عمومی

با ظهور سیستم عامل هایی نظیر ماکروسافت ویندوز در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 میلادی بازاری برای گونه ای جدید از سخت افزار ها ایجاد شد و کاربران سیستم های کامپیوتری علاقه خود را به خرید سخت افزارهای گرافیکی دو بعدی برای انجام عملیات های تصویر نگاری نشان دادند. در این میان شرکت سیلیکون گرافیک شروع به توسعه پلتفرمی جدید برای پردازش سه بعدی تصویر برای استفاده های گوناگون دولتی ، صنایع نظامی ، محاسبات علمی و فنی نمود و در این راه کتابخانه OpenGL را توسعه داد. با گذشت زمان و در اواسط دهه 90 میلادی با معرفی بازی های سه بعدی (مانند Doom, Duke Nukem و ...) تقاضای کاربران عادی برای پردازنده های قدرتمند گرافیکی رو به افزایش گذاشت و باعث شد تا شرکت هایی نظیر NIVDIA، ATI technologies و 3dfx interactive به رقابت برای فروش کارت های گرافیکی با قیمت مناسب کنند.

معرفی کارت گرافیکی NVIDIA Geforce 256 گامی بلند در عرصه کارت های گرافیکی بود. برای اولین بار محاسبات انتقال و نورپردازی بر روی کارت گرافیکی با استفاده از OpenGL امکان پذیر شده بود. در قدم بعدی در سال 2001 شرکت انویدیا سری جدیدی از کارت های گرافیکی خود را با نام تجاری Geforce 3 series  به بازار عرضه کرد. این سری از تراشه های گرافیکی مطابق با استاندارد DirectX 8 شرکت ماکروسافت ساخته شده بود تا همزمان قابلیت برنامه نویسی مراحل ورتکس و پیسکل شیدینگ را داشته باشند و برای اولین بار برنامه نویسان کنترل مستقیمی بر روی برخی پردازش های کارت گرافیک را دارا بودند.

بنابراین برخی از محققان به دنبال انجام محاسبات بر روی کرات های گرافیکی رفتند اما یک مشکل عمده در راه آن ها قرار داشت. تنها راه ارتباط با کارت گرافیک برنامه DirectX شرکت ماکروسافت و یا کتابخانه OpenGL بود که هر دو برای انجام رندرینگ تصویر طراحی شده بودند. در آن زمان پردازنده های گرافیکی با انجام محاسبات منطقی برای هر پیکسل تصویر با مختصات (x,y) یک رنگ را تولید می کردند. تولید این رنگ وابسته به اطلاعات اولیه و محاسباتی بود که کاربر برای رندرینگ برای کارت گرافیکی تعریف می کرد. پس از مدتی پژوهشگران این عرصه دریافتند که اطلاعات ورودی نه تنها رنگ بلکه می تواند هر نوع داده ای باشد. بنابراین پیکسل شیدرها می توانستند توسط کاربران برای انجام محاسبات عددی با نام "رنگ" نیز برنامه نویسی شوند و خروجی "رنگ" آن ها در واقع نتایج محاسبات عددی بود. با این حال که این حقه باعث می شد تا انجام محاسبات بر روی کارت های گرافیکی انجام پذیر باشد دارای پیچیدگی های بسیار زیادی بود که این کار را در عمل غیرممکن می ساخت و در بسیاری موارد حتی نتایج محاسبات اشتباه بود. برخی این محدودیت ها عبارت اند از : نیاز به یادگیری زبان های برنامه نویسی گرافیکی (shading languages) ، مشخص نبودن نحوه انجام محاسبات اعشاری بر روی کارتهای گرافیکی ، نوشتن نتایج در حافظه داخلی رم ، جابجا سازی اطلاعات در حافظه داخلی و ... .

NVIDIA-CUDA.jpg

اما 5 سال بعد در سال 2006 ساختاری کاملا جدید توسط شرکت Nvidia در کارت گرافیکی Geforce 8800 GTXمعرفی شد. این ساختار جدید که CUDA نام داشت سعی در برطرف کردن محدودیت های پیشین محاسبات بر روی کارت گرافیکی داشت و به گونه ای طراحی شده بود تا برنامه نویسی بر روی کارت های گرافیکی را تسهیل کند. این معماری جدید کارت های گرافیکی به همراه نرم افزار CUDA toolkit که شامل API ها و کامپایلر nvcc بود این قابلیت را ایجاد می کرد که بتوان با استفاده از زبان برنامه نویسی C و C++ به همراه برخی از افزونه ها ، برنامه هایی قابل اجرا بر روی کارت گرافیک نوشت.

تفاوت قدرت پردازشی را نیز می توان به وضوح در شکل زیر قابل مشاهده است.

flops.png

ادامه دارد...

کاربرد های نظامی این شکل محاسبات:

http://arxiv.org/abs/1505.08067

تمامی حقوق این نوشتار متعلق به نویسنده است و هرگونه کپی برداری غیرقانونی است.

منابع رو هم بعد از اتمام پایان نامه ارائه خواهم داد بنا به مصلحت های شخصی ... .


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 388 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1395 ساعت: 10:06

320px-Basmala_svg5B15D.png

با سلام

این متن در پاییز گذشته برای مجله ی میلیتاری ترجمه شده بود که با توجه به کنسل شدن مجله به صورت تاپیک برای دوستان ارسال می شود . انشاالله که مورد توجه و استفاده ی اساتید و کاربران گرامی قرار بگیره

.............................................................................

Pegasus2C_from_Greece2C.jpg

Pegasus_-_GPN-2003-00045_28Copy29.jpg

Pegasus یک راکت هوا پایه بود که توسط صنایع  Orbital ATK ،  Orbital Sciences Corporation سابق توسعه داده شد . این راکت قادر بود محموله ای به وزن 443 کیلوگرم را به مدار لئو منتقل کند. اولین پروزا این راکت در 1990 ثبت شد و برنامه ی ان تا به امروز ، 2015 ، فعال بوده . این هواگرد شامل 3 مرحله ی سوخت جامد به همراه یک مرحله ی چها   رم اپشنال که از سوخت بدون نیاز به اکسید کننده ، monopropellant، استفاده می کند است . پگاسوس از یک هواپیمای مادر در ارتفاع حدود 40 هزار پایی لانچ می شود ، و مرحله ی اول ان دارای بال و دم است تا برا را در طی پرواز اتمسفری ان تامین کند .

3 موتور سوخت جامد Orion مورد استفاده در پگاسوس "نام اسب هرکول-با تشکر از mostafa_by" در صنایع Hercules Aerospace ، " Alliant Techsystems فعلی"  به طور ویژه برای لانچر پگاسوس توسعه یافته بود. بیشتر اجزای این موشک توسط تیمی به رهبری دکتر Antonio Elias طراحی شد، کار طراحی بال بر عهده ی Burt Rutan بود .

پس از اغاز توسعه ی این موشک  سفارشات دولتی و نظامی متعددی برای ان ثبت شد . اولین لانچ موفقیت امیز پگاسوس در 5 اپریل 1990  با فرمان خلبان تست ناسا و فضانورد سابق Gordon Fullerton  در هواپیمای مادر به اجرا رسید. یک فروند بی-52 متعلق به ناسا به عنوان هواپیمای مادر در این ماموریت اجرای وظیفه کرد. در 1994 این وظیفه بر عهده ی "StargazerL-1011  که یک هواپیمای مسافر بری تغییر یافته بود گذاشته شد. Pegasus XL که به جهت افزایش قابلیت های حمل محموله دارای استیج های طولانی تری بود ، در 1994 معرفی شد. در پگاسوس ایکس ال مراحل اول و دوم بزرگتر شده و به ترتیب از انواع Orion 50SXL و Orion 50XL بودند ، مرحله ی فوقانی بدون تغییر باقی ماند. در این نسخه برای کنار امدن با وزن بیشتر بال مقداری نقویت شد . تولید نسخه ی پایه ی پگاسوس متوقف شد در حالی که تولید نسخه ی XL کماکان ادامه دارد . پگاسوس در هر 2 پیکره بندی معرفی شده تا 19 اکتبر 2008 ، در 40 ماموریت به پرواز درامد و از پس از ان تاریخ تا امروز نیز 2 ماموریت دیگر را به انجام رساند که از این میان 37 ماموریت موفقیت امیز به انجام رسید . این موشک قادر است تا 2 محموله ی مجزا را حمل کند.

500px-Pegasus_XL_IBEX_in_clean_room_01.j

500px-Image-Pegasus_XL_IBEX_in_clean_roo

تیم طراح  پگاسوس که رهبری ان را دکتر Antonio Elias به عهده داشت ، در سال 1991 توانست مدال ملی فناروی را از رئیس جمهور George H. W. Bush  "بوش پدر- مترجم" دریافت کند .

Function

Launch vehicle

Manufacturer

Orbital ATK

Country of origin

United States

Cost per launch

US$56.3 million (2014)

Size

Height

16.9 meters (55 ft) (Pegasus)
17.6 meters (58 ft) (Pegasus XL)

Diameter

1.27 meters (4.2 ft)

Mass

18,500 kilograms (40,800 lb) (Pegasus)
23,130 kilograms (50,990 lb) (Pegasus XL)

Stages

3

Capacity

Payload to
LEO

443 kilograms (977 lb)
(1.18 by 2.13 meters (3.9 ft × 7.0 ft))

Associated rockets

Family

Air launch to orbit

Launch history

Status

Active

Launch sites

Air launch to orbit

Total launches

42

Successes

37

Failures

3

Partial failures

2

First flight

Pegsat / NavySat
1990-04-05 19:10:17 UTC

هواپیمایی را تصور کنید که بتواند در سطح دریا با سرعت 3750 مایل بر ساعت پرواز کند و فاصله ی لس انجلس تا نیویورک را تنها در حدود 45 دقیقه بپیماید. ناسا در حال کار برای ساخت این هواپیمای اینده است که ممکن است از پنجره ی تحقیقات در دنیای هایپر سونیک راهی برای کشیدن ان به دنیای واقعی وجود داشته باشد، دنیایی در ان سوی سرعت 5 ماخ !

یکی از زمینه های این تحقیقات مهیج ، پروژه ی Pegasus Hypersonic Experiment می باشد که توسط مرکز تحقیقاتی درایدن در پایگاه ادواردز پی گیری می شود .

این برنامه شامل نصب یک دستگاه جمع اوری اطلاعات glove بر بال مرحله ی اول موشک ماهواره بر هواپایه  یپگاسوس می باشد، که قادر است به سرعت 8 ماخ در ارتفاع 200 هزار پایی برسد ، درست خواندید 8 ماخ در 200000 پا !   glove بر بال راست متصل  و سطح زیرین ان را پوشانده است، از بالای لبه ی حمله تا زیر بال البته کاملا تمام سح بال را پوشش نمی دهد .

این ازمایش شامل جمع اوری اطلاعاتی در این مورد است که چگونه هوا در این سرعت بر بال های پگاسوس جریان می یابد. دانشمندان به ویژه به تغییر جریان هوا بر بال ها از ملایم و صاف به جریان هایی آشفته و چرایی ان علاقه مند هستند.

جریان هوا تاثیر بزرگی بر حرارتی که گریبان هواپیما را می گیرد می گذارد. جریان های اشفته ی هوا حرارت زیادی ایجاد می کنند چرا که باعث افزایش اصطکاک می شوند که می تواند هواپیما را به اتش بکشد. هواپیمای ازمایشی ایکس-15 نیز چنین مشکلاتی که به دیلیل اشفتگی جریان هوا و اصطکاک ناشی از ان ایجاد میشد را تجربه کرده بود. علاوه بر این جریان های اشفته ی هوا باعث افزایش درگ که به کاهش سرعت و ویژگی های پروازی می انجامد منجر میشود .

ec94-42690-7.jpg

اطلاعاتی که دستگاه glove جمع اوری می نماید همچنین شامل اندازه گیری دما، نرخ انتقال حرارت و فشار می باشد و نیز اطلاعات مربوط به مسیر پروازی پگاسوس را نیز ثبت می کند. این ازمایش اطلاعات بسیار مهمی را بدست می اورد که در هیچ جای دیگری قابل دست یابی نیست . تونل های بادی که اینجا بر روی سطح زمین داریم نمی توانند به میزان کافی سرعت هایپر سونیک را به همرا شرایط اتمسفریک که پگاسوس با ان مواجه می شود را شبیه سازی کنند.

هدف دومی که این برنامه در پی ان است ارائه ی تجربیات بسیار ارزشمند به مهندسین در زمینه ی ابزار دقیق و ازمایش کردن ادوات هایپرسونیک است.

برنامه ی ازمایشی پگاسوس هایپرسونیک، یگانه راه پیش روی ناسا برای محقق شدن هدفش که دست یابی به جهش انقلابی فناوری که هوانوردی و برنامه های فضایی را مقرون به صرفه تر می کند، است. این هدف یک انقلاب در روش هایی که هواپیماها در ان طراحی، ساخته و بکار گیری می شوند ایجاد خواهد کرد

pegasus_flight_scenario.jpg

سناریوی پروازی

طبق برنامه ریزی اولین پرواز این پروژه در اکتبر 1998 خواهد بود . هدف اصلی پگاسوس در این ماموریت ، که در پایگاه کیپ کاناورال انجام خواهد شد ، در مدار قرار دادن یک ماهواره ی تجاری خواهد بود. در این ماموریت پگاسوس در حین پرواز glove را نیز به عنوان ماموریت ثانویه با خود حمل خواهد کرد که البته مداخله ای در هدف اصلی ماموریت ایجاد نمی کند. هنگامی که پگاسوس از هواپیمای مادر L-1011 لانچ شد ، گلاو به شدت اماده سازی و تجهیز شده قادر خواهد بود اطلاعات را پیرامون  پرواز در سرعت و ارتفاع زیاد گرداوری کند. سنسورهای گلاو قادر خواهند بود تا تنها برای حدود 1.5 دقیقه این اطلاعات را جمع اوری کنند ، پس از ان سوخت مرحله ی اول پگاسوس تمام می شود و همراه گلاو که به ان متصل است جدا می شود.

از انجایی که گلاو قابل بازیابی نیست تمامی اطلاعات بدست امده از طریق سیگنال های رادیویی به ایستگاه زمینی مخابره می شوند. برای محیا ساختن امکان ارسال اطلاعات ، مهندسین ناسا در مرکز تحقیقاتی لانگلی یک سامانه ی اکتساب دیتا و سیستم فشرده سازی و پردازش ویژه را توسعه دادند. در ژانویه ی 1995 ، یک فروند هواپیمای اف-15 متعلق به مرکز درایدن این سیستم را در طی مجموعه ای از پرواز ها که در پایگاه ادواردز به انجام رسید ازمایش کرد.

330439main_EC97-43901-3_full.jpg

نگاه نزدیک به بال پگاسوس و گلاو بر روی ان

Glove

برای این برنامه 2 دستگاه گلاو تولید شده ، یکی که به همراه موشک هایپرسونیک پگاسوس پرواز خواهد کرد و دیگری برای انجام تست های زمینی اختصاص داده شده است. هر دوی انها از فولاد نیکل اندود ساخته شده اند.

نسخه ی در نظر گرفته شده برای تست های زمینی روی سازه ای ساخته شده از تحته 3لایی و پشم شیشه متصل شد و مجموعه ای از تست ها در 30 می 1996 روی ان انجام شد. برای به حداکثر رساندن جذب گرما ان را با رنگ سیاه رنگ زدند. در طی ازمایش ها مهندسین در لابراتوار تحقیقاتی مرکز درایدن ابتدا گلاو را سرد کردند سپس ان را در معرض حرارت قرار دادند و از این طریق حرارتی را که گلاو در طی مرحله ی اول پروفایل پروازی پگاسوس با ان دست به گریبان خواهد بود را شبیه سازی کردند. ازمایش ها نشان داد گلاو برای جان بدر بردن از حرارت شدیدی که در طی سفر با پگاسوس در سرعت 8 برابر سرعت صوت تجربه خواهد کرد ، به قدر کافی سخت جان هست.

نمونه ای از گلاو که برای تست پروازی در نظر گرفته شده بود بر روی صفحه ای از چوب بالسا متصل شده  و توسط سازه ای کاهنده ی درگ که قابلیت محافظت حرارتی دارد در بر گرفته شده است، این سازه از کاشی هایی که در ساخت حفاظ شاتل های فضایی بکار می رفت ساخته شده که گلاو را با بال پگاسوس ترکیب می کند. مرکز تحقیقاتی Ames ناسا واقع در کالیفرنیا این سامانه ی حفاظت حرارتی را تامین کرده است که با عث پراکندگی گرما می شود. گلاو در تاسیسات درایدن به بال پگاسوس متصل شد ، و الحاق امن پگاسوس به هواپیمای مادرش L-1011 در تاسیسات کمپانی Orbital Sciences  واقع در پایگاه هوایی واندنبرگ در کالیفرنیا انجام می پذیرد.

گلاو طیفی از سنسور ها از انواع معمول تا انواع فرکانس بالا را که قادر هستند در طی ازمایش در شرایط ویژه ی پروازی پگاسوس عملیاتی باقی بمانند را با خود حمل می کند. این سنسور ها مجموعه ای از اطلاعات از قبیل شتاب، جریان هوا، فشار، دما و کشش و تنش را در اختیار مهندسین می گذارند. تعداد زیادی از این سنسور ها در ماموریت قبلی پگاسوس در جولای 1994 مورد ارزیابی قرار گرفته بودند. ان ماموریت ثابت کرد این سنسور ها تداخلی بر جریان هوا بر روی بال پگاسوس در طی پرواز ایجاد نمی کنند و  ارتعاشاتی که سنسور ها در حین پرواز دچار ان می شوند مانع از جمع اوری اطلاعات دقیق توسط انها نمی شود.

330390main_EC95-43263-10_full.jpg

مجموعه ی درایدن مدیریت کلی طراحی و ساخت گلاو را بر عهده دارد. این مجموعه همچنین مسئول اجرای تست های پروازی می باشد. مجموعه ی تحقیقاتی لانگلی مسئولیت طراحی ایرودینامیکی گلاو و همچنین توسعه ی سنسورها و زیر سیستم های ان است . دیگر مجموعه های ناسا که در این پروژه شرکت دارند عبارتند از : Ames، Goddard Space Flight Center، Greenbelt، MD ؛ و مرکز فضایی Kennedy  و کمپانی Orbital Sciences که سازنده ی موشک پگاسوس است ، همچنین پایگاه هوایی Vandenberg به عنوان مرکز اسمبلی قبل از پرتاب در این برنامه فعالیت می کند.

سایر تصاویر :

thumb_901629_NB-52B_52-0008_Pegasus_revi thumb_Z541.jpg thumb_pegasus.jpg thumb_Pegasus_XL.jpg               

//////////////////////////////////////////////////////////////

منابع :

1

2

گردآوری و ترجمه از : 7mmt

شادی ارواح طیبه ی شهدای گمنام صلوات 


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 269 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1395 ساعت: 10:06

                                                                                     Besmellah_34.png

از سگ  همواره در طول تاریخ به عنوان حیوان محبوب، مخدوم وفادار انسان و عصای دست او ! یاد شده چه بحث شکار باشد یا  صحبت از حراست  و حفاظت سگ ها همیشه در نقش های متفاوتی کمک حال انسان بوده اند. استفاده از این حیوان در میدان نبرد نیز سابقه ای طولانی دارد گرچه این تاپیک تنها به یک مورد خاص در برهه ای از  جنگ جهانی دوم پرداخته است و بررسی وسیع تر این موضوع نیاز به تاپیک های جداگانه ای دارد . 

 سگ های انتحاری در میدان نبرد 

18pox7hklh55qjpg.jpg

  سگ ضد تانک ارتش شوروی همراه با بمب انتحاری در مقابل تانک t-34 ( به نظرکه  تی 34 هست !) 

در ابتدای قرن بیستم بعضی از کشور ها اقدام به تعلیم سگ های ضد تانک برای حمل مواد منفجره و هدف قرار دادن اهداف نظامی چون تانک ها و خودروهای زرهی کردند.این سگ ها به صورت عمده در شوروی و روسیه بین سال های  1930 تا 1996 تعلیم دیدند و در طی جنگ جهانی دوم( عمدتا1941 -1942 ) بر علیه تانک های آلمانی مورد استفاده قرار گرفتند. ارتش امریکا نیزدر1943 سگ های انتحاری را برای استفاده بر علیه استحکامات نظامی تعلیم داد اما هیچوقت عملیاتی نشدند.گرچه خط مشی اولیه تعلیم این سگ ها برمبنای حمل بمب توسط سگ، رها کردن و انفجار با چاشنی زمان دار بود اما این روش موفق نبود و در نهایت با روش انفجار در اثر برخورد که موجب مرگ سگ نیز میشد تعویض شد. 

در 1924 کمیته نظامی انقلاب شوروی استفاده از سگ ها را برای مقاصد نظامی تصویب کرد که شامل طیف وسیعی از ماموریت ها  مثل عملیات نجات، رساندن کمک های اولیه، برقراری ارتباط، جستجوی اشخاص و مین ها، شرکت در میدان نبرد، حمل غذا دارو،زخمی ها توسط سورتمه و منفجر کردن اهداف و مواضع دشمن می شد. برای نیل به این اهداف یک مدرسه تخصصی تعلیم سگ در استان مسکو تاسیس شد. 12 مدرسه محلی نیز پس از ان افتتاح شدند که در سه عدد از انها سگ های ضد تانک را اموزش می دادند .

ارتش شوروی فاقد تعلیم دهنده های مخصوص برای این کار بود بنابراین  شروع به استخدام شکارچیان، تعلیم دهندگان سیرک، و تعلیم دهندگان سگ های پلیس کرد، تعدادی از دانشمندان پیشرو در زمینه حیوانات نیز برای کمک به سازماندهی یک برنامه آموزشی در مقیاس بزرگ  در این موضوع دخیل بودند. سگ های ژرمن شپرد به علت ویژگی ها و توانایی های فیزیکی و نیز سهولت اموزش و تعلیم پذیری برای این برنامه  مورد توجه بودند اما بقیه گونه ها نیز مورد استفاده قرار می گرفتند. ایده استفاده از سگ ها به عنوان یک مین متحرک در دهه 1930 همراه با لوازم سوار کردن مواد منفجره روی سگ توسعه یافت. در 1935 واحد های  سگ های ضد تانک به صورت رسمی به ارتش شوروی ملحق شد.

تعلیم و اموزش

ایده اصلی حمل بمب حمایل شده به بدن سگ برای رساندن به اهداف مشخص و ثابت بود و سگ بعد از رسیدن به هدف باید بمب را در انجا به وسیله کشیدن یک تسمه ازاد شونده توسط دندان هایش رها میکرد و سپس به سوی مربی خود باز می گشت .بعد از ان بمب به وسیله یک چاشنی زمان دار یا کنترل از راه دورمنفجر می شد که مورد دوم در ان زمان بیش ازاندازه گران و غیر ممکن بود.

یک گروه از سگ ها برای این هدف به مدت 6 ماه تمرین داده شدند اما نتایج نشان داد که هیچ کدام ازانها نتوانستند به این ماموریت تسلط پیدا بکنند.

انها در مواجهه با یک هدف  منفرد خوب عمل میکردند اما زمانی که هدف یا مکان تغییر پیدا میکرد گیج می شدند و غالبا در حالی به سوی مربی خود بر می گشتند که بمب را رها نکرده بودند که در شرایط عملیاتی میتوانست باعث کشته شدن سگ و مربی توامان گردد.

شکست های پی در پی باعث ساده سازی برنامه شد. بمب محکم به بدن سگ بسته می شد و در اثر تماس با هدف منفجر می گشت و باعث مرگ حیوان می شد.از انجایی که در برنامه اولیه سگ ها تعلیم دیده بودند تا هدف خاصی را پیدا کنند این برنامه برای پیدا کردن هر تانکی از دشمن خلاصه شده بود. سگ ها با گرسنه نگاه داشتن آموزش می دیدند و غذای انها زیر تانک ها جا سازی می شد.

تانک ها در ابتدی تعلیم بدون حرکت بودند، سپس موتور انها را روشن می کردند که بعدا شلیک گاه بیگاه تفنگ ها و دیگر عوامل مشابه میدان نبرد به ان اضافه می شد.این روال جهت اموزش سگ ها برای دویدن زیر تانک ها درشرایط  میدان نبرد برنامه ریزی شده بود.هر سگ با یک بمب 10 تا 12 کیلوگرمی که در دو خورجین پارچه ای حمل می کرد و برای هر سگ اختصاصا تهیه شده بود مسلح میشد.هر بمب یک سوئیچ  ایمنی داشت که دقیقا پیش از قرار گیری در موضع حمله برداشته می شد.

anti-tank-dogs1.jpg

سگ انتحاری  و تجهیزات ان در بالا و مکانیزم فعال کننده بمب در پایین ( اختصاصی میلیتاری ) 

هیچ کدام از بمب ها علامت و نشانه ای روی خود نداشتند و چنین فرض شده بود که قابل خنثی شدن نباشند. یک اهرم چوبی به طول بیست سانتی متر از یکی از کیسه ها خارج شده بود وقتی که سگ به زیر تانک می رفت اهرم چوبی به زیر تانک برخورد می کرد و باعث انفجار بمب می شد. چون شاسی ضعیف ترین قسمت این خودروها بود این انتظار می رفت که انفجار باعث از کار افتادن تانک شود. استفاده از سگ های ضد تانک بین سالهای 1941-1942  تشدید شد زمانی که ارتش سرخ تمام تلاشش را می کرد تا جلوی پیشروی آلمان ها در جبهه شرقی را بگیرد .دران دوره مدارس تعلیم سگ بیشتر تمرکز را روی اموزش سگ های ضد تانک قرارداده بودند . حدود 40 هزار سگ برای ماموریت های مختلف در ارتش سرخ قرار گرفتند .

thumb_article-2517413-19CE2A8A00000578-2

اولین گروه از سگ های ضد تانک در پایان  تابستان 1941 به خطوط مقدم رسیدند شامل 30 سگ و 40 تعلیم دهنده .استقرار انها باعث اشکار شدن پاره ای از مشکلات جدی  شد.در طول دوره اموزش  برای صرفه جویی در سوخت و مهمات سگ ها با تانک هایی اموزش داده شده بودند که حرکت و شلیک نمی کردند اما در میدان نبرد سگ ها از رفتن زیر تانک های در حال حرکت خوداری می کردند.

 

بعضی از سگ های سمج تر به سمت تانک های در حال حرکت می دویدند و صبر می کردند تا تانک از حرکت بایستد! اما در حین این کار مورد اصابت گلوله قرار می گرفتند. تیر اندازی از سمت تانک ها بیشتر سگ ها را می ترساند. انها به سمت سنگر های خودی بر می گشتند و غالبا در حین پریدن داخل کانال باعث انفجار بمب و کشته شدن سربازان میشدند. برای جلوگیری از این موضوع سگ های که برمی گشتند باید کشته می شدند (معمولا توسط مربی انها) . این امر باعث می شد تا تعلیم دهندگان نسبت به کار با سگ های جدید بی میل باشند بعضی از انها این طور می گفتند که ارتش از قربانی کردن مردم دست بر نمیدارد و حالا سراغ سگ ها هم رفته است. کسانی که به صورت اشکار برنامه را سرزنش می کردند توسط حفاظت اطلاعات ارتش مورد اذیت و ازار قرار گرفتند.

از30 سگ گروه اول  تنها چهار قلاده  موفق شدند بمب ها را در کنار تانک های المانی منفجر کنند که مقدار خسارت وارد شده مشخص نیست. شش عدد در برگشت به سنگرهای ارتش شوروی منفجر شدند که باعث کشته و زخمی شدن تعدادی از سربازان شد. سه قلاده هدف گلوله قرار گرفتند و با وجود تلاش شدید نیروی های شوروی به دست آلمان ها افتادند که باعث شد نمونه هایی از بمب و مکانیزم انفجار در اختیار المان ها قرار بگیرد.یک افسر اسیر شده المانی بعدا اعلام کرد که انها از مطالعه سگ های کشته شده به این نتیجه رسیده اند که این برنامه ناکارامد و بی نتیجه است. جنگ روانی المان ها برای بی اعتبار کردن ارتش شوروی چنین تبلیغ می کرد که سربازان شوروی از شرکت در نبرد سر باز می زنند و درعوض سگ ها را به میدان جنگ می فرستند .

antitank16.jpg

نیرو های شوروی همراه با دو سگ انتحاری 

اشتباه فاحش دیگری در برنامه تعلیمی بعدا اشکار شد، شوروی از تانک های ساخت خود که با موتور دیزل کار می کردند برای برنامه تعلیمی استفاده می کرد ( تانک های المانی که با موتور بنزینی کار می کردند)  از انجا که سگ ها بر شامه و بویایی حساس خود تکیه می کردند به دنبال تانک های اشنای شوروی می گشتند تا تانک های المانی با بوی عجیب و نا اشنا.

تاثیراستفاده از  سگ های ضد تانک در جنگ جهانی دوم نامعلوم باقی مانده است.ادعاهایی از منابع شوروی وجود دارد که در حدود 300 تانک توسط سگ های ضد تانک خسارت دیده اند این ادعاها توسط تاریخدانان  به عنوان پروپاگاندا مورد تردید قرار گرفته است. هر چند اسنادی بر این ادعاها از موفقیت های مشخص در برنامه وجود دارد که در انها شمار تانک های منهدم شده معمولا در هر کدام از این موارد  حدود ده عدد است مثلا در جبهه واحد 160 پیاده نظام در نزدیکی شهر هلوخیف 6 سگ به پنج تانک المانی خسارت وارد کردند، در نزدیکی فرودگاه استالینگراد سگ های ضد زره 13 تانک را نابود کردند، در نبرد کورسک 16 سگ 12 تانک المانی  که  خطوط دفاعی شوروی را شکسته بودند  از کار انداختند.

المان ها در مورد سگ های ضد تانک شوروی از 1941 اطلاع داشتند و اقدامات پیش گیرانه ای را در مقابله با انها  انجام داده بودند.ناکارامدی  مسلسل های نصب شده بر بالای خودروهای زرهی به علت کوچک بودن مهاجمینی مثل سگ ها و نزدیکی انها به زمین، ایضا سرعت بالای انها (که هدف گیری را سخت می کرد ) مشخص شده بود به همین دلیل به تمام سربازان المانی ابلاغ شده بود که به هر سگی که در میدان نبرد مشاهده کردند شلیک کنند .خصومت سربازان و افسر های المانی با سگ ها را نویسنده ایتالیایی کورتزیو مالاپارته در کتاب  کاپوت ( قربانی ) مورد اشاره قرار داده است. مالاپارته به عنوان خبرنگار ایتالیایی در جبهه شرقی در سالهای 41-42 فعالیت میکرد. وی نقل می کند که چطور یکی از اولین ماموریت های هر سرباز المانی در حین ورود و اشغال روستا ها در اکراین جستجو و کشتن هر سگ در معرض دید بوده است.

SS_Police2C_Hundefuhrer_And_K-92C_Bydgos

استفاده نیروهای اس اس از سگ ( المان ها هم برنامه مفصلی در استفاده از سگ ها داشتند ) 

بعد از 1942 استفاده از سگ های ضد تانک در ارتش شوروی به شدت کاهش یافت و مدارس تعلیم دهنده تمرکز خود را روی تعلیم سگ های مین یاب و حمل کننده قرار دادند هرچند اموزش سگ های ضد تانک بعد از جنگ جهانی دوم تا 1996 ادامه یافت.

سایر کشورها

ارتش ژاپن حدود 25 هزار سگ از متحد خود المان دریافت کرد و چندین مدرسه تعلیم و اموزش سگ در ژاپن و یکی در نانجینگ چین تاسیس شد. بعضی از سگ ها برای تخریب و انهدام تعلیم دیده بودند اما به جای بستن مواد منفجره به سگ ان را در ارابه ( گاری ) که توسط  حیوان کشیده می شد قرار می دادند.این تاکتیک موفقیت کمی داشت که بیشتر به خاطر اموزش و تعلیم ضعیف بود .

در 1943 ارتش امریکا استفاده از سگ های مسلح بر علیه استحکامات و سنگر ها را مورد توجه قرار داد. هدف این بود که سگ در حال حمل بمب به درون یک سنگر نفوذ کند که بعد بمب توسط یک تایمر منفجر می شد.سگ های این برنامه محرمانه در فورت بلوار (فرفکس ویرجینیا ) اموزش دیده بودند. این سگ ها که گرگ های تخریب نامگذاری شده بودند اموزش داده شده بودند تا خود را به یک سنگر رسانده به ان وارد شوند و در انتظار یک انفجار شبیه سازی شده بنشینند !.

هر سگ بمبی را حمل می کرد که مانند روش روس ها توسط دو بسته ( خورجین !) به بدنش متصل شده بود. این برنامه در دسامبر 1943 به دلیل نگرانی ها درباره ایمنی لغو شد. در حین اموزش گاهی سگ ها بدون اینکه وارد سنگر شوند یا مدت زمان لازم را در انجا بمانند به سمت مربی خود بر می گشتند که در شرایط عملیاتی میتوانست منجر به کشته شدن نیروهای خودی شود . بیم ان میرفت که در میدان نبرد این بازگشت حیوان به سمت مربی به دلیل ترس از اتش دشمن بسیار بیشتر شود . تلاش مجدد برای ادامه برنامه در 1944 و 1945 به شکست انجامید.

یک شهروند سویسی مقیم سنتافه ( مرکز ایالت نیومکزیکو ) به نام William A. Prestre طرحی را در مورد استفاده از سگ های عظیم الجثه ! برای کشتن سربازان ژاپنی به ارتش امریکا ارائه کرد. او ارتش را متقاعد کرد تا تمام یک جزیره را در رودخانه میسیسیپی برای ساخت تاسیسات اموزشی و تعلیم سگ ها اجاره کند. ارتش امید داشت تا حدود دو میلیون سگ را در انجا اموزش دهد.

ایده او  به این صورت بود که جزیره توسط ناوچه های ابی خاکی ( شناورهای حمل نیرو که هزاران سگ را در مقابل مدافعان ژاپنی رها می کردند) مورد تهاجم قرار بگیرد و حمله سپس توسط پیاده نظام درحالی که مدافعان ژاپنی ها گیج واشفته بودند ادامه پیدا می کرد .

Camp_Lejeume2C_NC2C_19432C_Higgins_Boat_

تمرین سپاه تفنگداران دریایی امریکا در کمپ Lejeune  کارولینای شمالی جکسون ویل 1943

یکی از بزرگترین مشکلات پیش روی برنامه پیدا کردن سربازان ژاپنی برای اموزش دادن سگ ها بود ! (از انجایی که تعداد بسیار معدودی از انها اسیر می شدند)  نهایتا سربازان امریکایی – ژاپنی ارتش برای این امر داوطلب شدند. اما بزرگترین مشکل خود سگ ها بودند. از انجا که بیش از اندازه رام بودند، به اموزش های که برای یورش بردن به ساحل در نظر گرفته شده بود جواب نمی داند یا از اتش خمپاره و توپخانه وحشت زده می شدند. نهایتا بعد از صرف میلیون ها دلار پروژه تعطیل شد.

در حدود سال 2007  مبارزان عراقی از بمب های متصل شده به سگ ها علیه نیرو های امریکایی استفاده کردند. برای انفجار بمب ها از کنترل از راه دور استفاده شده بود( ظاهرا موارد حمله موفقیت امیز نبوده است ) 

ویدئوی همراه با توضیحات و بازسازی نحوه  کار سگ های ضد تانک 

ویدئویی از حضور این سگ ها در میدان نبرد 

منبع 

https://en.wikipedia...i/Anti-tank_dog

و ...

برای میلیتاری MILITARY.IR Ⓒ 2016

انتشار مجدد تمام یا بخشی از این متن با ذکر نام سایت میلیتاری و مولف بلا مانع و موجب خوشحالی ماست ! 


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 211 تاريخ : جمعه 10 ارديبهشت 1395 ساعت: 10:06

511143226.jpg

کمتر از دو هفته مانده به 71 امین رژه سالگرد روز پیروزی متفقین بر آلمان نازی در روسیه ، اخبار و حواشی اطراف رژه بطور خاص متمرکز بر اولین ظهور رسمی یگان های "گارد ملی روسیه" میباشد. گارد ملی روسیه حدود یک ماه پیش و در تاریخ 5 آوریل 2016 با دستور ولادیمیر پوتین رییس جمهوری روسیه به عنوان واحد نظامی خاص تحت فرماندهی مستقیم رییس جمهور روسیه تشکیل شد.

نیروهای این واحد تازه تاسیس از میان لشگر عملیاتی مستقل نیروهای وزارت کشور روسیه (موسوم به ODON) تامین میشود.

طی رژه های آمادگی نیروهای روسیه در روزهای اخیر، یکی از نکات جدید به نمایش درآمده خودروی زرهی Tigr-M مجهز به سیستم تسلیحاتی کنترل از راه دور (Remote Weapon Station) میباشد.

tank_22.png

tank2.png

tank6.png

tank_9.png


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 307 تاريخ : پنجشنبه 9 ارديبهشت 1395 ساعت: 7:54

به نام خالق آسمان ها

این تاپیک ترجمه ای نه چندان کامل از مقاله Shlomo aloni در مورد جنگنده های F-16I Sufa نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در مجله Air Inteational چاپ شده در ژوئن 2014 است.

1.jpg

جنگنده های F-16I Sufa نیروی هوایی رژیم صهیونیستی

زمانی که نیروی هوایی رژیم صهیونیستی جنگنده F-16I Sufa را در سال 2000 سفارش داد (مدل مخصوصی از جنگنده Lockheed Martin F-16 برای رژیم صهیونیستی است) از بدست اوردن پلتفرمی اماده و موثر برای یک حضور طولانی مدت مطمئن شده بود. از انجا که این هواپیما  برای 4500 ساعت پرواز عملیاتی و عمر عملیاتی حداقل 30 سال طراحی شده بود ، برنامه ریزان نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی این عقیده را در نظر گرفتند که مهمترین مشخصه باید انعطاف پذیری باشد. 10 سال از حضور در خدمت Sufa ها از 19 فوریه 2004 میگذرد و مجله air inteational  به بررسی خدمات هواپیما و مقایسه دیدگاه اولیه نسبت به واقعیت امروز پرداخته است.

ظهور تهدیدات جدید

دشمن اصلی رژیم صهیونیستی پس از اعلام استقلال در سال 1948 کشور مصر بود. این دو در 5 جنگ باهم درگیر بوده اند . اما بعد از امضای قرار داد صلح در مارس 1979 نیروهای دفاعی رژیم صهیونیستی IDF مواجه شدند با جستجو کردن برای تعیین یک هسته تهدید جدید به منظور توجیح انجام نوسازی و گسترش مداوم توان نظامی. ارتش رژیم صهیونیستی متعاقبا نظریه دایره های تهدید برای توصیف رویکردش در دفاع توسعه داد. دایره اول شامل کشور های هم مرز با رژیم صهیونیستی بود شامل : مصر ، اردن ، سوریه و لبنان. دایره دوم شامل کشور های متخاصم که مرز مشترک با رژیم صهیونیستی ندارند و یک دولت بین انها قرار دارد نظیر عراق و لیبی . دایره سوم هم شامل کشورهایی نظیر ایران بود که مرز مشترک ندارند و دو دولت بین انها و رژیم صهیونیستی قرار دارد. بدترین وضع برای رژیم صهیونیستی مواجه شدن با اتحادی از کشور های شرقی نظیر عراق اردن و سوریه و جنگ با انها بود. ترکیب نیروهای این سه کشور حداقل به اندازه مصر قوی خواهد بود. در خلال جنگ اول خلیج فارس عراق به تنهایی رژیم صهیونیستی را با 40 موشک هدف قرار داد که باعث مواجه ارتش رژیم صهیونیستی با دایره دوم تهدید علیه خودش شد که رژیم صهیونیستی را به فکر انجام حملات تلافی جویانه هوایی بر علیه تهدید موشک های بالستیک عراق انداخت.

صاعقه و توفان (sufa & Raam)

ضربه جدید به اهداف در دایره دوم درگیری بدین معنی است که مسئله برد تبدیل شده است به معیار اصلی برای جنگنده جدید نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی. رژیم صهیونیستی در سال 1994 21 نمونه از جنگنده F-15I Raam  (صاعقه) را سفارش داد به عنوان گزینه ای برای بیش از چهار سال بعد. حضور در خدمت این مدل جدید در ماه ژانویه سال 1998 شروع شد زمانی که اسکادران شماره 69 Hammer  واقع در پایگاه Hatzerim در صحرای نقب اولین دسته دو فروندی را تحویل گرفت. بعد از ان پروژه تعیین جنگنده دوم در راه بود. نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی درخواست اطلاعاتی از کارخانه ها در سپتامبر 1997 داشت. دو رقابت بین F-15I  و F-16I شکل گرفت. سال بعد آژانس همکاری دفاعی امنیتی امریکا DSCA اعلام کرد که احتمال فروش 60 فروند F-16C/D ویا 30 فروند F-15I به ارزش 2.5 میلیارد دلار به رژیم صهیونیستی وجود دارد. در ارتش رژیم صهیونیستی شکافی بوجود امد در مورد خرید F-16 و یا F-15 که باعث ایجاد یک اسکادران دیگر F-15I در Hatzerim و یا دو اسکادران جدید F-16  می شود. ولی در جولای 1999 ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که فقط F-16I را انتخاب کرده است. قرارداد سفارش خرید 50 فروند F-16I بین ارتش رژیم صهیونیستی و DCSA  در سپتامبر 1999 امضا شد. قرار داد رسمی که به نام Peace Marble V شناخته میشود در 14 ژانویه 2000  امضا شد. 10 ماه بعد ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد لقب Sufa را برای F-16I انتخاب کرده است. بعد از ان در 19 دسامبر 2001 قرارداد خرید 52 فروند دیگر از جنگنده F-16I امضا شد. بنابراین با مجموع 102 فروند جت در قرارداد Peace Marble V نیروهای هوایی رژیم صهیونیستی بزرگترین و گران ترین قرارداد خود تا ان زمان به ارزش 4.5 میلیارد دلار را ثبت کرد.

thumb_43-1.jpg

f-15I Raam متعلق به اسکادران 69 و F-16I Sufa متعلق به اسکادران 107 که هر دو در پایگاه Hatzerim مستقر هستند

هواپیما

جنگنده F-16I با ارتقا هایی که بر روی ان انجام شده است تبدیل به سنگین ترین مدل از جنگنده F-16 با حداکثر وزن برخاست 23600 کیلوگرم شده است. نسبت حداکثر قدرت موتور به وزن آن ( وزن خالی به علاوه سوخت و سلاح ) 0.56 است ، که کمتر از 1.02 که نسبت مدل اصلی F-16A در سال 1970 است. داشتن نسبت قدرت به وزن بیشتر باعث چالاکی  بیشتر جنگنده خواهد شد. نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی میتوانست داشته باشد اندکی نسبت قدرت به وزن بیشتر با انتخاب موتور Pratt & Whitney F110-GE132 با قدرت 147 کیلونیوتون که بر روی جنگنده های سبک تر F-16E  متعلق به نیروی هوایی امارات متحده عربی نصب شده است. با این حال موتور F100-PW229I برای Sufa انتخاب شد که با F-15I Raam مشترک  است . نسبت قدرت به وزن در F-15I Raam بین 1.83 الی 0.72 در وزن خالص و در حداکثر وزن برخاست است . مخازن سوخت تطبیقی بیشترین وزن اضافی به F-16I تحمیل میکند اما همه هواپیما ها دارای محدودیت در حجم و وزن هستند بنابراین سیستم تولید اکسیژن نصب شده در ان با بطری های اکسیژن به منظور پایداری در ماموریت های طولانی جایگزین شده است. یکی از ویژگی های خاص موتور F110-GE132  حالت استفاده دوگانه عملیاتی است ( اموزش و عملیات) که موجب افزایش عمر عملیاتی ان میشود. خدمه Sufa  ادعا میکنند که تاثیرمخازن سوخت تطبیقی F-16I بر روی مانور پذیری کمتر از نمونه مشابه ان بر روی F-15I Raam است .

thumb_37-2.jpg

(تحویل نخستین دسته دوفروندی از F-16I و ورود انها به پایگاه هوایی Ramon بعد از پرواز از ایالات متحده امریکا در سال 2004)

مشارکت رژیم صهیونیستی

مشارکت صنایع هوافضا رژیم صهیونیستی در توسعه این جنگنده شامل کارخانجات IAI در مخازن سوخت تطبیقی با بدنه ، RSL Electronics در استارتر سوخت جت و کنترل کننده های ترمز، Elbit Systems در مخازن خارجی سوخت نصب شده زیر بال است. همچنین هردو شرکت IAI  و Elbit در ساخت بخش هایی از بدنه مشارکت داشته اند. تقریبا حدود 50 درصد از اویونیک ( الکترونیک پروازی ) F-16I  در اصل ساخت رژیم صهیونیستی است. Elbit یک کامپیوتر اویونیک مرکزی 512kb ، پردازنده صفحه نمایش رنگی ( برای تولید اطلاعات بر روی صفحه نمایش کابین خلبان ) ، افزودن واحد اتصال مرکزی و نقشه رنگی متحرک که نقشه هوایی و تصویر ماهواره ای زمین را تهیه میکند ، عرضه کرد. Rafael سیستم تشخیص زمین دیجیتال DTS Digital Terrain System و واحد مرکزی دریافت اطلاعات هوا از فضا و نمایشگر های رنگی چند منظوره ( دوعدد در هر کابین ) را تولید کرد. این نمایشگر ها دارای ابعاد 10*10 سانتی متر و با کیفیت 484*484  پیکسل هستند. شرکت Rada با مشارکت Smiths تجهیزات پیشرفته انتقال اطلاعات و ضبط کننده ویدیویی دیجیتال برای بارگذاری اطلاعات قبل از پرواز، ذخیره سازی و بارگذاری اطلاعات پس از پرواز برای ارزیابی را عرضه کردند. جنگنده F-16I دفترچه راهنمای پرواز چاپ شده ندارد و تمام اطلاعات در لپتاپ های شخصی ذخیره شده است ، که خدمه هواپیما قادر خواهند بود اطلاعات ماموریت را به همراه اطلاعات مختصر زمینی را در کامپیوتر های خود پخش کنند. 25 فروند اول از F-16I به نماشگر سربالا کابین HUD ساخت شرکت BAE Systems مجهز بودند و باقی F-16I ها به نمایشگر های ساخت Elbit مجهز شدند. در تمام Sufa ها یک مانیتور کابین عقب برای به اشتراک گذاری اطلاعات بین خلبان و افسر سیستم های تسلیحات WSO وجود دارد. همچنین هر دو خدمه میتوانند از هلمت (helmet)  مجهز به نمایشگر Elbit Dash IV استفاده کنند . این هلمت دارای یک دوربین میکرو است که هرچه کاربر میبیند را میگیرد و نه فقط یک میدان دید کوچک که از HUD دیده میشود.

thumb_39-5.jpg

اخرین F-16I  به شماره 898 مدت کوتاهی پس از تحویل در 1 فوریه 2009 در پایگاه Hatzerim

سنسورها

سنسور اولیه F-16I ها رادار APG-68(V)9 روزنه مصنوعی SAR است. این رادار 30 درصد برد بیشتر و با وضوح بالاتر نسبت به نمونه های پیشین را ارائه میدهد . رادار SAR امکان نقشه برداری تصویری از سطح زمین برای خدمه هواپیما فراهم میکند. خروجی رادار می تواند با سیستم تشخیص زمین دیجیتال Rafael یکپارچه شود که باعث افزایش ایمنی پرواز از طریق ترکیب داده ها با SAR  ، سیستم های مکان یابی و نقشه متحرک میشود. این رادار با سیستم ناوبری ارتفاع پایین Lockheed Martin AN/AAQ-13  و سیستم هدفیابی فروسرخ LANTIRN  و پاد ترکیبی هدفیابی و ناوبری Rafael Litening کامل میشود که در زیر هواپیما و در دو طرف کانال ورودی اصلی هوا برای موتور نصب میشوند. توانایی ارتباطات و مجموعه ناوبری ان توسط Rafael  بهینه سازی شده است که شامل سیستم های ARC-210 VHF/UHF  ، ARC-164 UHF و دستگاه های رادیویی Rockwell-collins ARC-217 HF به همراه پنل کنترل مدار ارتباطات صوتی میشود. یک سیستم انتقال داده Rafael  با مجموعه ارتباطات یکپارچه شده است که با ان هواپیما در حین پرواز در یک دسته پروازی امکان به اشتراک گذاری داده های حیاتی نظیر سوخت و سلاح را میدهد. IAI Elta یک سیستم ارتباط ماهواره ای ، Honeywell & Raytheon  سیستم ناوبری داخلی ، BAE Systems دریافت کننده چند حالته AN/ARN-155 و Rockwll-collins هم سیستم ناوبری هوایی تاکتیکی برای ان عرضه کرده اند.

جنگ الکترونیک

ارائه مجموعه مرکزی جنگ الکترونیک F-16I و سیستم دفاع فعال و غیر فعال از خود ، توسط Elisra انجام گرفته است که با نمایشگر رنگی Terma درابعاد 609*609 میلی متر و با وضوح 256*256  پیکسل در کابین قابل نظارت است. دیدگاه نیروی هوایی رژیم صهیونیستی به سیستم جنگ الکترونیک بومی به عنوان یک ضرورت برای جنگنده هایش ، در درجه اول باعث مقابله سریع با هر تهدید جدید خواهد شد. سیستم جنگ الکترونیک جنگنده F-16I  خودکار عمل میکند و از سیستم الکترونیک داخلی هواپیما تغذیه میشود. برای اولین بار در یک جنگنده حسگر پایش بصری به منظور حفاظت در برابر تهدیدات با جستجوگر های حرارتی نظیر موشک های دوش پرتاب ضد هوایی در این جنگنده نصب شده است. ارائه بومی یک طعمه منحرف کننده که یدک کشیده میشود (towed decoy) ، یک سیستم پرتاب چف فلیر ساخت BAE System & Rockar  ، یک سیستم پیشرفته تشخیص دوست از دشمن IFF ساخت BAE System و کامل شده توسط Elisra با قابلیت انجام شناسایی موفق از فاصله ای بیش از 160 کیلومتر از جمله قابلیت های حفاظت الکترونیکی  ان است. پشتیابی و بهینه سازی اویونیک ، سنسورها و سلاح های Sufa در یک مرکز پیشتیبانی نرم افزاری انجام میشود.

مهمات

مهمات جنگی F-16I شامل ترکیبی از مهمات دفاعی و تهاجمی ساخت رژیم صهیونیستی و ایالات متحده امریکاست. مهمات دفاعی که توسط Sufa حمل میشوند نسبت به سایر جنگنده های نیروی هوایی رژیم صهیونیستی کمتر هستند زیرا تصور از کارکرد sufa  بیشتر برای عملیات های تهاجمی است. با این حال این جنگنده میتواند 2 موشک Rafael Pyton 4 برای درگیری های نزدیک و بصری و یا دو موشک AIM-120 برای درگیری در فواصل بیشتر و خارج از دید حمل کند. دو جایگاه و اویزگاه برای نصب سلاح های تهاجمی در جنگنده وجود دارد. در اصل F-16I محدود شده برای حمل مهمات JDAM و کیت های هدایت کننده بع از پرتاب انها و یا بمب های هدایت لیزری. برنامه خرید F-16I شامل سلاح های خاص ان نبود واین احتمالا بدلیل هزینه کمتر بوده است. بعد ها حکومت رژیم صهیونیستی گزینه های دیگری برای تامین مهمات Sufa ها تهیه کرد.  نظیر بمب های دورایستا Rafael SPICE با ویژگی تعیین مسیر پروازی با GPS داخلی و هدایت الکترواپتیکال ، موشک IMI Delilah برای حملات در روز و شب و بمب هدایت پذیر الکترواپتیکال GBU-15

thumb_45-3.jpg

دسته سه فروندی از Sufa های اسکادران 119 بر فراز صحرای نقب با سه حالت ارایش مهمات ، Sufa 413 با ارایش مناسب درگیری هوایی ، Sufa 451 با ارایش مناسب حمله هوا به سطح با دوبمب هدایت لیزری و Sufa 494 با ارایش مناسب حملات هوا به سطح با موشک Delila

نخستین حملات

جغرافیای سیاسی خاورمیانه تغییراتی داشت بین زمان سفارش این نوع در سال 2000 و زمان تحویل نخستین جنگنده ها در فوریه 2004 . حمله ایالات متحده به عراق در سال 2003 باعث از بین رفتن تهدید موشک های بالستیک عراق برای ارتش رژیم صهیونیستی شد. تهدید پایه جدید ایران بود. یک کشور در دایره سوم تهدید با اهداف بالقوه در فاصله ای بسیار بیشتر از زمانی که f-16I انتخاب شد. اما Sufa  با عملیات های نزدیک به خانه عملیات های خود را اغاز کرد. اولین واحد عملیاتی Sufa اسکادران 253 بود که به عنوان اسکادران نقب (nagev) واقع در پایگاه Ramon  که پرواز های عملیاتی خود را در جنگ غزه در سپتامبر 2005  شروع کرد. حمله به اهداف در جنگ لبنان در سال 2006 بیشتر شد. در ان زمان تحویل Sufa به نیمه رسیده بود و فقط اسکادران 253 و اسکادران 119 در  Ramon کاملا عملیاتی شده بود در حالیکه اسکادران 107 در Hatzerim یک هفته قبل فعال شده بود. خدمه اسکادران 107 به طور موقت تا پایان جنگ در 14 اگوست به اسکادران 119 و 253 منتقل شدند در همین حال کارکنان پشتیبانی زمینی اسکادران 107 در Hatzerim برای حفظ یک پایگاه عملیاتی دیگر باقی ماندند.

thumb_45-2.jpg

thumb_43-2.jpg

نخستین F-16I Sufa ساخته شده به شماره 253 در حالت ارایش مهمات رزمی با دو بمب هدایت شونده الکترو اپتیکال GBU-15 و تصاویری از همین جنگنده در حال رهاسازی پرتابه های Flare

جنگ لبنان

در طول ماه طولانی جنگ Sufa ها به صورت ساعتی در هماهنگی با مرکز کنترل منطقه ای پرواز میکردند که هواپیما ها میبایست به اهداف از پیش تعیین شده نظیر سایت های متحرک پرتاب موشک حمله میکردند. انها در طول این جنگ حدود 2200 سورتی پرواز انجام دادند. تنها تهدید هواپیما های جنگی رژیم صهیونیستی از طرف لبنان سلاح های دوش پرتاب بود که انها با پرواز در ارتفاع متوسط و بالا از محدوده عمل انها خارج میشدند. با این حال اسکادران Sufa دراین جنگ یک جنگنده خود را از دست داد: در ساعت 22 روز 19 جولای یک Sufa به شماره 489 از اسکادران 119 هنگام برخاستن از Ramon دچار ترکیدن لاستیک شد که خدمه به سلامت ایجکت کردند. Sufa ها از F-16C/D نیروی هوایی ارتش رژیم صهیونیستی سنگین تر هستند برای همین از لاستیک های اصلاح شده استفاده میکنند. اما برای صرفه جویی در هزینه ها نیروی هوایی رژیم صهیونیستی از در طی اموزش که هواپیما سبک تر است از لاستیک نوع اول استفاده میکند. این جنگنده شماره 489 هنگام برخاستن از Ramon در حالت بارگزاری رزمی و با وزن زیاد بود که بیش از حد تحمل لاستیک بوده است. از دست دادن Sufa 489 هزینه بیشتری نسبت به پس انداز هزینه انجام شده در استفاده از لاستیک نوع اول است. اگرچه جنگ لبنان برای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی یک درگیری یک طرفه بود اما برای ان چندین درس داشت. طبق گفته نیروی هوایی رژیم صهیونیستی در شروع برنامه F-16I ، این هواپیما باید پتانسیل سازگار شدن با تمام سناریوهای ممکن را داشته باشد. پس از فقط دو سال از حضور در نیروی هوایی رژیم صهیونیستی انجام عملیات توسط Sufa  در فواصل کم  نسبت به سایر جنگنده های حاضر در نیروی هوایی رژیم صهیونیستی از اولویت بالاتری برخوردار است.

thumb_39-1.jpg

(در 6 اکتبر 2012 یک پهپاد متعلق به حزب الله لبنان توسط Sufa  و با موشک pyton 4 مورد اصابت قرار گرفت)

زمین گیری

واحد سوم Sufa ، اسکادران 107 اولیت عملیات خود را در ژانویه 2008 بر علیه پایگاه حماس در نوار غزه انجام داد. در ماه بعد نخستین پرواز ماموریت شناسایی  F-16I با پاد عکاسی برد بلند Elbit انجام شد. این عملیات یک هفته قبل از زمین گیر شدن ناوگان Sufa  در 25 مارس که خدمه در کابین یکی از جت ها با بویی عجیب مواجه شدند انجام شد. تحقیقات نشان داد که منبع این بو بخار سمی formaldehyde در سیستم اکسیژن هواپیماست. تمام Sufa های رژیم صهیونیستی در ان زمان بازرسی شدند و مشخص شد در هفت هواپیما سطح  formaldehyde بالاتر استاندارد بین الملل بوده است. بررسی های بعدی هیچ مشکل formaldehyde در هنگام کار سیستم اکسیژن در حالت 100 درصد وجود ندارد. در نتیجه در 29 اپریل 2008 دستور زمین گیری Sufa ها لغو شد ولی با این اخطار که همه پرواز ها باید در حالت استفاده 100 درصدی از اکسیژن باشند.

شبیه سازی

شبیه ساز ها در ابتدا به عنوان ابزاری برای اموزش خلبان برای رویارویی با شرایط اضطراری و ناامن و یا غیر ممکن در پرواز معرفی شدند. اما با بهبود کیفیت انها و همزمان افزایش هزینه سوخت ، امروزه به عنوان یک روش مقرون به صرفه در اموزش و تمرین نبرد هوایی در شرایط اضطراری  معرفی میشوند. به منظور سادگی کار،در4 ژانویه 2006 مرکز اموزش Sufa از پایگاه Ramon به پایگاه هوایی Hatzor منتقل شد، جایی که تمام اموزش های جنگنده های F-16 نیروی هوایی رژیم صهیونیستی دران انجام میشد. سپس در 18 ژانویه لاکهید مارتین اعلام کرد که در قرار دادی به ارزش 18 میلیون دلار برای تهیه یک شبیه ساز جدید برای Sufa برنده شده است و 5 روز بعد Elbit از قرار دادی 10 میلیون دلاری برای پشتیبانی از الکترونیک شبیه ساز ، کابین خلبان و سیستم های بصری خبر داد. سرانجام شبیه ساز در 11 می 2008 افتتاح شد.

thumb_39-8.jpg

thumb_78f622f4a135d67e1555ff0f0231e866.j

مرکز اموزش عملیات و شبیه ساز F-16I به همراه نمایی از کابین ان

مرکز اموزش عملیات

به منظور توسعه بیشتر برنامه ایجاد یک مرکز اموزش عملیات در Hatzor در سال 2008 اعلام شد. Elbit برنده یک قرارداد فاینانس 15 ساله به ارزش 55 میلیون دلار به منظور توسعه ، ساخت و راه اندازی تاسیسات شد. این مرکز به منظور اتصال چندین شبیه ساز و یک شبیه ساز ایستگاه کنترل زمینی برای انجام ماموریت های اموزشی در یک واقع بینانه با پرواز های جفتی ، دسته های چهار فروندی یا هشت فروندی ایجاد شده است. در 30 می 2012 شرکت Elbit برنده قرارداد دیگری به ارزش 30 میلیون دلار برای اتصال شبیه ساز های Sufa و F-15I برای اموزش سناریو های عملیاتی مختلف شد. همچنین تحت این قرار داد شبیه ساز Sufa با اموزش خلبانان بالگرد، اپراتور های پهپاد و وسایل زمینی  یکپارچه شد . این سیستم باعث هماهنگی اموزش سناریوهای مختلف عملیات شد ، حتی اموزش در زمانی که خلبان و هواپیما از نظر جغرافیایی در فاصله زیادی نسبت به هم قرار دارند. این مرکز در 19 دسامبر 2013 افتتاح شد.

thumb_1162266.jpg

تصویری برای مقایسه ابعاد جنگنده های F-16I و F-15I

ارتقا در میان سالی

هنگامیکه 4 فروند Sufa در 1 فوریه 2009 در Hatzerim فرود امدند تحویل 102 فروند انها کامل شد. برای انها دو حادثه اموزشی وجود دارد ، نخست در شب 10 نوامبر 2010 ماجرای مبهم Sufa شماره 480 از اسکادران 119 که منجر به کشته شدن دو خدمه ان شد. دومین حادثه مربوط به 13 جولای 2013 است، زمانی که Sufa شماره 107 از اسکادران 107 بر روی دریای مدیترانه دچار مشکل در موتور شد. در این موارد و در حادثه برخواستن از باند در سال 2006 ناوگان Sufa به تعداد 99 فروند کاهش یافت که هرکدام باعث خسارتی حدود 44 میلیون دلاری شد. در حالیکه جنگنده های Sufa  نسبتا جدید هستند ، در بین سالهای 2019 تا 2024 بروز رسانی خواهندشد. در گذشته نیروی هوایی رژیم صهیونیستی از تکنولوژی های هواپیماهای جدید برای ارتقا سایر جنگنده ها استفاده کرده است. به عنوان مثال، برخی از اجزا F-16I در اوایل سال 2000 و در خلال برنامه بروز رسانی جنگنده های F-16C/D Barak با انها یکپارچه شده است. پس از ان انتظار می رود تکنولوژی بکار رفته در جنگنده F-35I Adir ، نسخه ای از جنگنده نسل پنجمی F-35 برای نیروی هوایی رژیم صهیونیستی، در ارتقا جنگنده Sufa بکار گرفته شود. در بروز بودن هم ، جنگنده های Sufa ده سال پس از ساخت کماکان به عنوان مدرن ترین جنگنده نیروی هوایی رژیم صهیونیستی باقی مانده اند .

لینک دانلود منبع اصلی:

http://www.mediafire...ional201406.pdf


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 299 تاريخ : پنجشنبه 9 ارديبهشت 1395 ساعت: 7:54

Besmellah_13.png

JKO.jpg

سلامی دوباره خدمت عزیزان ، انشالله که حاتون خوب و روزگار به کامتون باشد :rose: :rose: :rose: :rose:

کشور المان در ساخت ادوات نظامی خصوصا  زرهی و زمینی سابقه طولانی دارد ، در نیروی زمینی هر کشوری انتقال تجهیزات زرهی به خط مقدم و گذر از موانع و سطوح ناهموار سطحی امری مهم است لذا کشورهایی که میخواهند نیروی زرهی خود مانند تانک ، هویترز ، نفربرها و... را حمل کنند باید خودروی transporter پیشرفته و قدرتمندی در اختیار داشته باشن.  Faun SLT-50 ، اولین تانکبر پیشرفته و قدرتمند المانی ها بود که در سال  1960  توسط شرکت Elefant Tank طراحی شد و به تدریج و به مرور زمان این قول کشنده مورد بروز رسانی قرار گرفت . فلسفه طراحی این تانک بر به پروژه MBT-70  برمیگردد ، در همان سال های 1960 با اعلام نیازی که از سوی ارتش  زمینی ایالت متحده و جمهوری فدرال آلمان مبنی بر نیاز تانکی برای میدان نبرد اعلام شد با همکاری دو کشور مدل جدیدی از تانک ام 60 طراحی ،  که بعدها با نام  پروژه MBT-70 از ان یاد میشد .

مدل نهایی MBT-70

47zpbhi08xck.jpg

متاسفانه پروژه ساخت این تانک به دلایل فنی و هزینه بالا به خوبی پیش نرفت و بعدها کلا پروژه منحل شد و هر دو کشور به دنبال ساخت تانک خود که در نهایت تانک  ابرامز ، برای امریکا و لئوپارد ، برای المان طرحش شکل گرفت ، رفتند . در ان زمان پروژه MBT-70 غیر از بحث های فنی دقدقه های دیگری هم داشت و ان هم بحث حمل ان بود ، در همان موقع بود کشور المان به فکر ساخت  خوروی تانک بری بود که بتواند حداقل 50 تن با را حمل کند . طراحی این کشنده زرهی به شرکت Faun واگذار شد ، پیش نمونه اول این خودروی حمل تانک در سال 1971 اماده و پس از طی ازمایش های مختلف در نهایت در سال 1976 تحویل یگان زرهی این کشور با نام SLT-50 Elefant شد. خودروی تانکبر قدرتمند SLT-50 Elefant  به دلیل مشکلات فنی و نیاز به بروز رسانی تا سال 1979 تولید شد که در این بازه زمانی تقریبا 324 دستگاه خودروی تانکبر تحویل ارتش المان شد . به مرور زمان این تانک بر ها مورد بروز رسانی قرار گرفتن که در سال  1983 طرح هایی برای بروز رسانی ان به استاندارد سطح 3 (SLT-50-3) برنامه ریزی شد که نهایتا پس از طی ازمایش های مختلف این نوسازی در سال 2000 تکمیل و انتظار میرود این خودرو ها تا سال 2015 مورد استفاده قرار گیرند. پس از سال 1979 ارتش المان تصمیم گرفت تعداد محدودی از خودروهای تانک بر خود را به کشورهای دیگر بفروشد و هزینه انرا صرف بروز رسانی مدل قدیمی تر بکند ، کشور لهستان 6 خودروی تانک بر  SLT-50 Elefant  و کشور بحرین و عربستان سعودی از مشتریان این محصول بودن . این خودرو توان حمل بار و تانک را تا 52 تن دارا میباشد، وزن خالی این تانکبر22.8تن است.

خودروی تانکبر قدرتمندSLT-150ر سال 1983 مورد  اورهال سنگینی قرار گرفت که از جمله مهترین انها میتوان به  استفاده از سیستم کنترل باد مرکزی (همین امر باعث شد تا حد زیادی تحرک این خودرو در جاده های ناهموار و مناطق گل آلود یا شنی که رفت و آمد خودرو مشکل است  به خودرو کمک کند) ، استفاده از سیستم تعلیق هیدرولیک  ( این کار باعث شد حمل تانک های سنگین نظیر لئوپارد راحت تر انجام شود ) ، سیستم سردکن از نوع ترموکینگ ( این سیستم باعث میشد موتور در مسافت های طولانی داغ نکند و همچنین اب خنک را برای خدمه این خودرو در حین رانندگی فراهم میکرد )  . خودروی تانکبر SLT-50 یک خودروی قدرتمند با قالب 8*8 است  کشنده این خودرو از 6 اکسل تشکیل شده است که  دو اکسل عقبی هر کدام دارای چهار چرخ بوده و دو اکسل جلویی هرکدام دارای 4 چرخ میباشند و در مجموع قسمت کشنده خودرو دارای 8 چرخ میباشد، لازم به ذکر است که کنترل این خودرو توسط اکسل های جلویی انجام میبشود . کابین  داخل این تانکبر میتواند چهار نفر را حمل کند  ، یک نفر راننده  و سه نفر مامور  حمل تانک برروی کمرشکن هستن .

 کابین این تانک بر طوری طراحی شده است تا بتواند وسائل مورد نیاز خودرو مانند زنجیر های مخصوص برای فیکس کردن تانک  بر روی کمر شکن ، حمل پرچم قرمز  و چراغ اضافی در شب برای اعلام حضور ، جعبه ابزار و....... را در خود جای دهد . در سقف این خودرو دریچه ای تعبیه شده که بتوان در صورت نیاز و احساس خطر یک مسلسل اتوماتیک12.7  م.م نصب کرد و از خودرو محافظت کرد ، لازم به ذکر است شیشه های این تانک بر ضد گلوله بوده و میتواند در برابر گلوله های تا 12.7 میلیمتری مقاومت کند و عنوان شده است که مدل های جدیدتر میتواند  در مقابل انفجار تا 8 کیلوگرم ماده منفجره مقاومت کند. در مدل های جدید از خانواده SLT زره های اضافه شونده برای امنیت خدمه  به کابین متصل میشود تا در برابر  اصابت مهمات کالیبر پایین و توپخانه مقاومت کند .   در پشت کابین این تانک بر یک پمپ هیدرولیک برای گرداندن دو قرقره که قطر انها تقریبا 3 سانتیمتر  است تعبیه شده ، از مهمترین وظایف این قرقره مقاوم میتوان به کشیدن خودروهای نظامی اسیب دیده که توان حرکت بر روی کمر شکن را ندارن اشاره کرد. نکته بعدی که در مورد این تانک بر میتوان به ان اشاره کرد  پهنای چرخهای این تانکبر است به این صورت که در مدل های ابتدایی SLT-50 پهنای چرخهای  ان در قسمت کشنده 280 میلیمتر  و در قسمت کمرشکن 280 میلیمتر عنوان شده است ولی گویا در مدل های بعدی SLT-50-2 ، SLT-50-3  پهنای چرخ در قسمت کشنده کمی کاهش داشته و به 260 م.م رسیده  ولی در قسمت کمر شکن با افزایش پهنای چرخ مواجه بوده و پهنای ان به 350 م.م رسیده است.

قلب تپنده این تانکبر در مدل های مختلف متفاوت است بدین صورت که در مدل اول ازیک موتور  دیزل خورجینی توربو شارژ سرامیکی  30 لیتری  مرسدس بنز مدل  MB 837 -EA 500  با توان تولیدی 730 اسب بخار استفاده میکند  که بعدها مورد بروز رسانی قرار گرفت  و مدل پیشرفته تر ان در تانکبر SLT-50-2  نصب شدن ، این موتور قدرتمند اجازه می دهد تا با حداکثر سرعت 65 کیلومتر بر ساعت در جاده مسطح و با سرعت 40 کیلومتر بر ساعت در جاده های ناهموار بتوانید این تانکبر را برانید . قلب تپنده نسل سوم این خودرو از موتور DEUTZ استفاده میکند ، در این مدل یکی از بهترین کمپانی الملنی به نام ZF گیربکسی اتوماتیکی برای این کشنده تولید کرده که واقعا قدرتمنده که بصورت 4 دنده جلو و 2 دنده عقب میباشد .

با گذشت زمان و روی کار امدن  تانک های پیشرفته تر و لذا سنگین تر  که بعضا به دلیل  بسته های حفاظتی مختلفی بود که  استفاده میکردن و همین علت هم باعث میشد وزن بعضی از تانک ها به بالای 60 تن هم برسد لذا این  امر باعث شد تانک بر های سری Elefant به مرور زمان از ارتش این کشور کنار گذاشته شود . در سال 2013 نانک بر MAN HX81 جایگزین تانکبرهای سری SLT-150-2  شد ( تانک بر SLT-150-2 یک نمونه از ان ساخته شده بود که مخصوص عبور از جاده های بسیار سخت بود و بانام FAUN FS42.75 / 42 شناخته میشد ، از این تانکبر تنها 47 نمونه  ساخته شد ،  از ویژگی های مهم دیگر ان استفاده از گیربکس اتوماتیک ZF  ، استفاده از موتور KHD 171 Deisel با توان تولیدی 525 اسب بخار میتوان اشاره کرد )  ، این تانکبر توانایی حمل 73 تن را دارا بود و از دیفرانسیل مستقل استفاده میکرد  و همین امر موجب میشد هدایت و کنترل این تانک بر همانند نمونه های قدیمی سخت برای کاربر نباشد ،  از دیگر ویژگی های برتر   MAN HX81 نسبت به نمونه های Elefant میتوان به استفاده از جک های هیدرولیک اشاره کرد . اخرین نمونه از خانواده   Elefant تانک یر  سری SLT-50-3  میباشد ، همانطور که قبلا هم اشاره کردم این خودرو نمونه جدیدتر مدل قبلی خود یعنی SLT-50-2 میباشد ، این خودرو از یک موتور توربو شارژ 22 لیتری مدل Deutz MWM TBD 234 با توان تولیدی 734 اسب بخار بهره میبرد ، این تانک بر توان حمل تانک های سنگین مانند لئوپارد سری 2A4 و 2A5 را دارد . بر طیق اعلام وزارت دفاع این کشور قرار است  این تانک تا سال 2015 در خدمت ارتش این کشور باشد .

تصویر زیر مکان نصب مسلسل 12.7 میلیمتری را بر روی بام خودرو نشان میدهد.

thumb_Bild112g.jpg

نمای مختلف

thumb_Bild043g.jpgthumb_Bild045g.jpgthumb_faun_slt50_elefant_l2.jpgthumb_faun_slt50_elefant_l3.jpg

گرداننده قرقره های بکسل

thumb_Bild028_2g.jpg

سیستم تمام هیدرولیک گرداننده قرقره های بکسل

thumb_Bild061g.jpg

داخل  کابین

thumb_bw_slt_elefant_dsc01911.jpg

نمای 4 طرف

thumb_faun_slt_50_3_elefant_saanh_52t-41

مشخصات

سال ورود به خدمت

1976

پیکره بندی محور

8x8

ظرفیت اتاق

1 راننده به همراه 3 سرنشین

حجم و ابعاد

وزن

22.8 تن

ظرفیت بارگیری

52 تن

طول

8.83 متر

عرض

3.07 متر

ارتفاع

3.24 متر

نیروی محرکه

موتور

Mercedes-Benz MB 837 Ea-500 diesel

قدرت اسب بخار

730

حداکثر سرعت در جاده

65 کیلومتر بر ساعت

محدوده

600 کیلومتر

قابلیت های حرکتی :
 

شیب : %60
شیب جانبی : %30
گام عمودی : 0.6 متر
عبور از گودال 0.8 متر

منابع

http://www.military-...t50_elefant.htm

تصاویر بیشتر

thumb_Bild007g.jpgthumb_faun_slt50_elefant_l1.jpgthumb_Bild011g.jpgthumb_Bild009g.jpgthumb_faun_slt50_elefant_l6.jpgthumb_faun_slt50_elefant_l4.jpg

مترجم و گرداوری: hamidz65

کپی با ذکر نام میلیتاری و مترجم بلامانع است.

copyright © Military.ir


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 308 تاريخ : پنجشنبه 9 ارديبهشت 1395 ساعت: 7:54

داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 215 تاريخ : دوشنبه 6 ارديبهشت 1395 ساعت: 15:17

سلام  علیکم 

Besmellah_13.png

نکته نخست : شخصاً هیچ ادعایی در زمینه تخصصی پدافند هوایی ( تحلیل سیستم ها ) ندارم ، با این حال با توجه به شایعات حضور گونه S-300 PMU.2 FAVORITE در ایران ، متن فوق  که برگرفته از وبگاه گلوبال سکوریتی است را تقدیم دوستان می کنم . 

نکته دوم : بطور مشخص ،  این متن نظر نویسنده است و تایید و رد نمی گردد .

نکته سوم : امیدوارم سایتهای خبری  ، وبلاگها و سایر انجمن های نظامی و غیر نظامی ، در صورت کپی کردن مطلب ، حداقل منبع (MILITARY.IR) را ذکر کنند . 

نکته چهارم : مدیریت محترم بخش نیروی هوایی ، در صورتی که این مطلب ارزش ارائه بصورت تاپیک را داشت ، محبت لازم را بفرمایند . 

-------------------------------------------------------------------

 S-300 PMU.2 FAVORITE

 براساس اطلاعات وبگاه گلوبال سیکوریتی ، گونه Favorite    ، مشتق شده از نمونه PUM.2  مسلح به یک موشک جدید با سرجنگی بزرگتر ،و سیستم های هدایت بهبود یافته برای مقابله با طیف وسیعی از تهدیدات در یک برد 200 کیلومتری است که نسبت به گونه قبلی ، 150 کیلومتر افزایش داشته است .

Almaz-S-300PMU2-Favorit-Tie-In-1S.jpg

این سیستم  که برای دفاع از تاسیسات حیاتی  دولتی و نیروی های مسلح  مورد بهسازی قرار گرفته است ، عمدتاً برای دفاع از زیرساختهای استراتژیک دربرابر حجم انبوه حملات هوایی متعارف ، شلیک موشکهای کروز ، موشکهای بالستیک تاکتیکی و طیف متنوع راکتهای هدایت ناپذیر زمین به زمین و تسلیحات هواپرتاب هدایت دقیق در ارتفاعات و سرعتهای متنوع و همچنین محیطهای آلوده به جنگ الکترونیک  مورد استفاده قرار می گیرد .

آنچه که گونه Favorit را از سیستم دفاع هوایی PUM.1 متمایز می سازد  ، در درجه نخست ، استفاده مجدد از مجموعه متحرک  کنترل / فرماندهی 83M6E  در عین بهبود قابلیتهای فنی و عملیاتی آن است .

20070815_215610_1.jpg

این مجموعه که توسط دفتر طراحی آلماز توسعه یافت ، پست متحرک کنترل و فرماندهی است که بر روی یک شاسی  8در8  قرار دارد که در آتشبار اس-300 ، ماموریت هماهنگ سازی رادار 64N6  فلاپ لید ( بیگ برد )  با برد 300 کیلومتر ،  رادار کشف و ردگیری  آرایه فازی  3 بُعدی تین شیلد ( با یک برد 200 کیلومتری ) و مرکز فرماندهی  54K6 که در مجموع  قادر به کنترل 6 آتشبار سام خواهد بود را خواهد داشت .

این سیستم کنترل/ فرماندهی می تواند در حدود 100 هدف را در یک برد 300 کیلومتری و با سرعت 1 ماخ را بطور همزمان کشف و ردگیری نموده و بطور خودکار موشکهای در دسترس را بر روی خطرناکترین هدف ، قفل نماید .

با این حال ، شرکت آلماز ، با پیشرفت فناوری در حوزه الکترونیک و براساس تجارب بدست آمده پس از ورود به خدمت گونه PMU.1 ، اقدام  به ارتقاء نرم افزار رایانه این مجموعه نمود که در این نمونه به منصه ظهور رسید .

براساس اطلاعات منتشر شده ، گونه Favorite    PMU.2 برای نخستین بار در نمایشگاه هوایی ماکس97  به نمایش گذاشته شد و مشخصات آن نسبت به گونه PUM.1 بطور کامل تغییر یافته و طبق مشخصات ارائه شده توسط شرکت طراح ، نخستین آزمونهای شلیک این نمونه جدید ، در 10 اوت 1995 ، در میدان تیر کاپوشین یار صورت گرفت .

به اعتقاد کار شناسان نظامی ، یکی از مهمترین تغییرات بوجود آمده در این نمونه ، ورود یک رادار تمام متحرک  و مستقل کاملاً جدید با شناسه 96L6E که می تواند بصورت یکپارچه با پست فرماندهی 83M6E2 و لانچرهای جدید PUM.2 عمل نماید ،

96L6E_radar_radar_-_100th_Anniversary_VV

برای این سیستم پدافند هوایی جدید ، یک موشک جدید با شناسه 48N6E.2 که توسط شرکت تسلیحاتی ام کا بی فاکل (MKB FAKEL ) در نظر گرفته شده که در حدود 1800 کیلوگرم وزن داشته و درازای آن به 7.5 متر و قطر آن به 0.5 متر  می رسد . پس از اینکه موشک فوق الذکر به شکل کولد لانچ ، از داخل لانچر خارج شد ، پیشرانه های نصب شده بر روی موشک 48N6E.2 ، ظرف 12 ثانیه سرعت پرتابه را به 1900 متر برثانیه می رسانند که این سرعت ، توانایی لازم را به موشک خواهد داد تا از بخش فوقانی هدف ، آن را مورد اصابت قرار دهد .

نسخه جدید موشک مورد استفاده در این سامانه که با شناسه  48N6E.2  مورد شناسایی قرار می گیرد ، نسبت به  گونه قبلی خود با شناسه 48N6E ، به یک کلاهک جدید که بطور خاص برای انهدام موشکهای بالستیک  طراحی شده است ، مجهز گردیده که بنا بر اطلاعات موجود ف در حدود 145 کیلوگرم وزن دارد که از این مقدار ، بین 70 تا 100 کیلوگرم آن را مواد منفجره شدید الانفجار تشکیل می دهد .

Fakel-9M96E-MAKS-2005-Aminov-1S.jpg

به اعتقاد کارشناسان نظامی ، گونه   S-300 PMU.2   Favorite   با توجه به مشخصات ارائه شده توسط شرکت سازنده ، می تواند با اهدافی در برد کمینه 10 متر تا برد بیشینه 27 کیلومتر با سرعتی در حدود 10000 کیلومتر برساعت در حرکت هستند ، درگیر شده و بنا برادعاهای سازنده روسی ، درصد انهدام اهداف رهگیری شده ، بین 0.8 تا 0.93 دربرابر جنگنده های رزمی سرنشیندار و میان 0.8 تا 0.98 دربرابر موشکهای کروز توماهاوک است .

در نتیجه ، اجزاء گونه S-300 PMU.2   Favorite بشرح ذیل خواهد بود :

1-   پست فرماندهی آتشبار با شناسه 83M6E.2

2-    شش لانچر برای شلیک موشکهای دفاع هوایی با شناسه 90ZH6E.2

3-    رادار دفاع هوایی 48N6E.2

4-    تجهیزات پشتیبانی فنی

به گفته برخی کارشناسان ، موشکهای 9M96E و 9M96E.2 ، بدلیل وجود قطعات مشابه ،  بطور کامل در این آتشبار قابل استفاده است با این تفاوت که تنها لانچرهای این موشکها متفاوت خواهد بود .

موشک ، با استفاده از تکنیک پرتاب سرد ،به شکل عمودی  تا ارتفاع 30 متری اوج می گیرد و این درحالی است که شکل پرتاب به ماهیت هدف رهگیری شده ( هواپیما ، موشک کروز یا بالستیک)  بستگی دارد که توسط یک سیستم دینامیک گازی ، صورت می پذیرد .

پس از شلیک ، هدایت موشک در مراحل نخست و میانی پرواز بسمت هدف ، به شکل هدایت اینرسیایی با تصحیح مسیر رادیویی است و به محص رسیدن به فاز رهگیری هدف ، هدایت موشک توسط سیستم هدایت فعال داخلی صورت می گیرد . در صورتی که برای رسیدن به هدف ، اجرای مانورهای سنگین ضروری باشد ، این موشک قادر خواهد بود وارد فاز موسوم به " ابرمانورپذیری " نیز گردد .

90Zh6E2.jpg

بدین منظور ( اجرای ابرمانور برای رهگیری اهداف ) یک سیستم انعطاف پذیر  کنترل گازی دینامیکی مورد استفاده قرار می گیرد که یک توانایی بسیار منحصر به فرد را در منطقه رهگیری هدف در سمت و ارتفاع ، بدان می بخشد .

در این دو گونه از موشکهای مورد استفاده ، کلاهک جنگی در حدود 24 کیلوگرم وزن دارد که با توجه به شکل خاص آن ، در زمان انفجار ، بیشترین تاثیر را بر روی پرنده های رزمی مهاجم خواهد داشت .

48N6E2B9M96E12BE2-Rounds-1S.jpg

طبق استانداردهای موجود ، فضای بارگیری خودروهای حامل/ شلیک کننده  نمونه  فوق الذکر ، که برای حمل  3 مدل متفاوت 5V55R، 48N6E، 48N6E.2 ، ( بطور مشخص موشکهای مورد استفاده در آتشبارهای PMU.1 و PUM.2) مورد استفاده قرار می گیرد ، می توانند چهار موشک 9M96E و 9M96E.2 را در خود جای دهد .

احتمالاً بهسازی ها و ارتقاء های انجام شده برروی مجموعه پست فرماندهی 83M6E.2 ، برای کنترل عملیاتی چند مجموعه آتشبار پدافند هوایی ، شامل S-300PMU.1 ، S-300 PMU.2 ، S-200 DE و S-200 VE و یا مدیریت گروه های رزمی پدافند هوایی در سطوح فرماندهی بالاتر از لشکر پدافند هوایی ، مورد بهره برداری قرار می گیرد .

پست فرماندهی فوق الذکر ، با بهره گیری از دو ویژگی تحرک بالا و همچنین کنترل خودکار ، می تواند سیستم های پدافندی متنوعی را با یکدیگر هماهنگ نموده تا پس از اتصال آنها بصورت یک شبکه فشرده دفاع هوایی  ، از ظرفیتهای و ویژگی های آنها در شرایط مناسب برعلیه جنگنده های رزمی سرنشیندار پیشرفته ، موشکهای کروز ، موشکهای بالستیک و در نهایت مهمات هواپرتاب پیشرفته  استفاده نماید .

9M96-SAM-1.jpg

برای نیل به این هدف ، پست کنترل/ فرماندهی 83M6E.2 از رادارهای ویژه ای برای دریافت و ارسال اطلاعات برای کنترل آتشبارها استفاده می کند و علاوه برآن ، اطلاعات بدست آمده را برای استفاده فرماندهان ارشد ، به سطوح بالاتر فرماندهی ، یگانهای شناسایی الکترونیک منتقل یا با  آتشبارهای موجود در منطقه به اشتراک می گذارد .

مترجم : MR9

صرفاً برای میلیتاری 

پی نوشت :

1- سالها پیش در یکی از بولتهای نظامی ، خبری درج شد مبنی بر اینکه ایران ، بشدت در تلاش است تا قابلیتهای کنترل/ فرماندهی را خود را تقویت نماید ، در نتیجه اگر این گونه وارد شده باشد ، در نتیجه ، باید امیدوار بود . ( به اشتراک گذاری اطلاعات میان طیف متنوع آتشبارهای دفاع هوایی موجود )

2- به نظرم اگر خرید این گونه درست باشد ، شاید سرمایه گذاری برای خرید تعداد بیشتر ، عاقلانه ترین کار برای تغییر مدیریت رزمی پدافند هوایی از شیوه غربی ( که بشدت روی نیروی هوایی تاکید دارد ) به گونه شرقی ( اتکاء بیشتر روی پدافند زمین پایه )  با توجه به وجود مشکل در خرید برای نیروی هوایی ، مطلوب تر باشد . 

3- البته این تحلیل ها ، صرفاً نظر شخصی است . 


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 281 تاريخ : چهارشنبه 1 ارديبهشت 1395 ساعت: 3:11

به نام خالق یکتا

thumb_20160417_094930.jpg thumb_20160417_094932.jpg

thumb_20160417_095338.jpg

thumb_20160417_095330.jpg

thumb_20160417_095226.jpg

thumb_20160417_094834.jpg thumb_20160417_094832.jpg

thumb_20160417_094803.jpg thumb_20160417_094801.jpg

thumb_20160417_094755.jpg thumb_20160417_094754.jpg

thumb_20160417_094731.jpg

thumb_20160417_094719.jpg

thumb_20160417_095424.jpg

thumb_20160417_095326.jpg

عکاس : سینا نوریخانی


داکوتا...
ما را در سایت داکوتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان dakota بازدید : 617 تاريخ : چهارشنبه 1 ارديبهشت 1395 ساعت: 3:11